Sunday, December 18, 2005

سرطان پروستات چيست؟

غده پروستات غده‌ ای است که تنها در مردان يافت می‌ شود. اين غده در زير مثانه قرار دارد و مايعی به داخل منی ترشح می‌ کند.
سرطان پروستات نوعی بيماری است که در آن سلولهای بدخيم از بافتهای پروستات نشات می گيرد و به طور نامنظم و فزاينده‌ای تکثير و منجر به افزايش حجم در هر يک از اجزای سلولی غده پروستات می‌شود.
سرطان پروستات دومين سرطان شايع بعد از سرطان ريه در ميان مردان است. اطلاعات آماری و علائم بالينی ميزان مرگ و مير ناشی از سرطان پروستات مبين سه طيف گسترده روند رشد اين بيماری است. سرطان پروستات می‌تواند دارای رشد آهسته بوده و زمانی طولانی تا بروز علائم بالينی آن داشته باشد. در مواردی ديگر تومور به سرعت رشد کرده و تهاجم تومور به بافت‌های ديگر امکانپذير می شود. در چنين مواردی مدت فاصله زمانی بين شروع بيماری و گسترش دامنه آن بسيار کوتاه است. مابين اين دو طيف رشد، تومورهايی وجود دارند که سرعت روند رشد آنها در حد متوسطی است.
سرطان پروستات با نشانه‌های مرتبط با دفع ادرار و يا درد شکم تظاهر می‌کند. اين نشانه‌ها با علائم بيماريهای رايجی مانند عفونت و هيتروفی (بزرگی) خوش خيم پروستات (Benign Prostatic Hyperplasia) مشترک است.
علائم هشدار دهنده سرطان پروستات عبارتند از:
ادرار کردن پی در پی يا سخت
جاری شدن ضعيف ادرار
عدم توانايی در ادرار
بی‌ اختياری ادراری
جريان منقطع و ضعيف ادرار
وجود خون در ادرار
خروج منی همراه با درد
درد مداوم قسمت پائين کمر
سوزش
ناتوانی جنسی
سبب‌شناسی: سرطان‌ زايی پروستات
علت ابتلا به سرطان پروستات هنوز ناشناخته است اما تحقيقات آماری و بالينی، روند بدخيمی بيماری سرطان پروستات را به اين عوامل ارتباط می دهد:
سن ‌ـ سرطان پروستات اغلب در افراد سالمند ديده می‌شود و افراد زير ۵۰ سال به ندرت به آن مبتلا می شوند. مردان بالای ۶۰ سال بيشتر در معرض خطر ابتلاء به سرطان پروستات هستند و بايد بيشتر متوجه علائم هشدار دهنده اين بيماری باشند.
عوامل ژنتيکی - سابقه ارثی سرطان پروستات عامل مهمی در ابتلا به اين سرطان است. وجود سابقه سرطان پروستات بين اعضای نزديک خانواده از جمله پدر و برادر احتمال ابتلا به اين سرطان را افزايش می ‌دهد.
عوامل هورمونی ـ هورمون‌های استروئيدی (تستوسترون و آندروژنها) برای رشد و حفظ و عمل طبيعی آن در مردان بالغ نقش مهمی را ايفا می کند. افزايش ميزان ترشح هورمون تستوسترون در خون اغلب موجب تسريع روند بدخيمی سرطان پروستات می شود.
تغذيه - رژيم غذايی دارای اثرات بالقوه ‌ای در پيشگيری و يا پيشتازی ايجاد سرطان پروستات به شمار می رود. مطالعات و تحقيقات علمی ثابت کرده ‌اند که سبزيجات حاوی مقادير قابل توجهی ويتامين C و E، به خصوص گوجه فرنگی، عاملی محافظتی در مقابل سرطان پروستات تلقی می شوند در حالی که استفاده از مقادير زياد چربی حيوانی عامل مستعد کننده و پيشتاز در ايجاد سرطان پروستات شناخته شده است.
مواد شيميايی - تماس با مواد شيميايی سرطان‌زا در محيط مانند کادميم، که در تهيه برخی آلياژها و باتری کاربرد دارد، عامل مستعد کننده و پيشتاز در ايجاد سرطان پروستات است.
بيماری های مقاربتی - وجود بيماريهای مقاربتی احتمال ابتلاء به سرطان پروستات را افزايش می‌دهد.
الگوهای غربالگر سرطان پروستات
معاينه غده پروستات از طريق معاينه مقعد (Digital rectal examination) از الگوهای غربالگر سرطان پروستات است. در اين روش پزشک از داخل مقعد بيمار، غده پروستات را معاينه می ‌کند. وجود سطح خشن و نامنظم بافت از علائم هشدار دهنده سرطان پروستات محسوب می ‌شود.
تومورهای سرطانی آنتی‌ ژن‌های مشخصی را توليد می ‌کنند که ممکن است از طريق آزمايش خون کشف شوند. آنتی ‌ژنی که به طور کامل توسط غده پروستات توليد می ‌شود، آنتی ‌ژن اختصاصی پروستات (Prostate Specific Antigen ,PSA) است. تشخيص سريع سرطان پروستات با اندازه‌ گيری آنتی‌ ژن اختصاصی پروستات از آزمايش های غربالگر اين بيماری است. در بيمارانی که مبتلا به سرطان پروستات هستند، مقدار اين آنتی ژن در سطح بالاتری است.
البته تنها سطح PSA در آزمايش خون فرد نمايانگر ابتلا به سرطان پروستات نيست. در برخی از موارد عفونت و يا ”بزرگی خوش ‌خيم“ حجم غده پروستات می ‌تواند سبب افزايش ميزان PSA در خون شود. از اين رو، ترکيب معاينه مقعد توأم با آزمايش تعيين سطح PSA از طريق خون روش دقيق‌تری برای تشخيص سرطان پروستات است و برای اطمينان بيشتر، در مراحل بعدی آزمايشات ديگری مانند تصويرنگاری باز آوای مغناطيسی (MRI)، سونوگرافی (Ultrasound)، توموگرافی کامپيوتری (CT SCAN) و نمونه ‌برداری از غده (Biopsy) نيز انجام می‌گيرد.
تشخيص به موقع بيماری، دست کم ۵ سال بيشتر به زندگی مبتلايان به سرطان پروستات اضافه می‌کند. توصيه می‌شود مردان در سنين بالای ۴۰ سال ساليانه مورد معاينه غده پروستات ازطريق معاينه مقعد قرار گيرند و در سنين بالای ۵۰ سال، هر سال آزمايش آنتی‌ژن مخصوص پروستات را انجام دهند.
درمان سرطان پروستات
با در نظر گرفتن شرايط بيمار ممکن است يک يا ترکيبی از اين الگوها تجويز شود:
۱-تحت نظر گرفتن بيماری: در اين روش بيمار به طور دقيق تحت نظر پزشک قرار می گيرد، بدون اينکه الگوی درمانی بر روی او اعمال شود. اين روش برای بيمارانی تجويز می‌ شود که جراحی برايشان مفيد نيست و يا رشد غده سرطانی پروستات آنها بسيار کند و آهسته است و در درازمدت تأثير سوء بر سلامتی او نخواهد گذاشت.

راديوتراپی از روش های درمانی انواع سرطان از جمله سرطان پروستات است۲-جراحی: برداشتن کامل غده پروستات (پروستکتومی Prostatectomy).
۳-کرايوتراپی (Cryotherapy) : استفاده درمانی از سرمای شديد. در اين روش سوند (probe) سونوگرافی به داخل مقعد انداخته می شود تا پزشک تصوير محل مورد نظر را بر روی صفحه ببيند. در اين روش پزشک با انداختن سوند درون غده پروستات از طريق شکاف کوچکی بين مقعد و کيسه حاوی بيضه‌‌ ها نيتروژن مايع را به غده پروستات هدايت می‌ کند. نيتروژن مايع در داخل بافت منجر به انجماد بافت و انهدام سلول‌های سرطانی بافت غده پروستات می‌ شود. کرايوتراپی روشی موثر برای درمان مقاطع کوچک ابتلا به سرطان است. احتمال آسيب ديدگی مثانه و التهاب دستگاه تناسلی از عوارض جانبی اين روش است.
۴-شيمی درمانی: استفاده از داروهای شيميايی منجر به انهدام سلولهای سرطانی می ‌شود. عوارض جانبی شيمی درمانی عبارتند از: ريزش موی سر و ابرو، کاهش گلبولهای سفيد خون، ضعف سيستم ايمنی و دفاعی بدن، عفونت، احساس درد، خشکی دهان و پوکی استخوان.
۵-راديوتراپی: از آنجا که تومور ممکن است بافتهای اطراف غده پروستات را در بر گرفته باشد انجام جراحی و برداشتن غده پروستات کافی نيست و هر تظاهری از وجود PSA در آزمايش حاکی از گستردگی تومور است. در چنين وضعيتی الگوهای درمانی وسيع‌ تری مانند راديوتراپی پی ‌گيری می ‌شود. هدف از راديوتراپی کنترل رشد سلولهای سرطانی است. تابش اشعه به محل تومور ممکن است به صورت خارجی يا داخلی باشد.
راديوتراپی خارجی: در اين روش بيمار در معرض تشعشع قرار می‌ گيرد. اشعه از چند زاويه مختلف از خارج از بدن به تومور هدايت می ‌شود. اين روش کاملا بدون درد است و به مدت ۷ تا ۸ هفته ادامه دارد. ولی بيمار از عوارض جانبی مانند تحريک‌ پذيری مقعد، اسهال و خستگی مفرط ناشی از تابش پرتو گزارش می ‌دهد. اثرات اشعه ممکن است واکنشهای پوستی به صورت التهاب، خارش، سوزش، ترشح يا پوسته پوسته شدن پوست را به دنبال داشته باشد. تهوع، ‌استفراغ، بی‌ اشتهايی و آسيب‌های عروقی و تنفسی می تواند از ديگر عوارض جانبی راديو تراپی باشد. همچنين راديوتراپی ممکن است باعث سرکوب سيستم خونساز بدن و کاهش گلبولهای سفيد و ضعف سيستم ايمنی بدن و نهايتا بروز عفونت شود.
راديو تراپی داخلی يا براکی تراپی (Brachy therapy): براکی تراپی برای رساندن مستقيم مقدار زيادی اشعه به ضايعه بدخيم است. در اين روش، در اتاق عمل با استفاده از سرنج‌ های نازک مواد يونيزه در بدن بيمار کاشته می‌ شود.
6-هورمون درمانی : از آنجا که هورمون تستوسترون به رشد سرطان غده پروستات کمک می کند، هدف از هورمون درمانی کاهش هورمون جنسی در بدن است. اين روش با به کارگيری داروهای ضد تستوسترون انجام می‌ گيرد و شامل تجويز هورمون استروژن به عنوان قرص است که تاثير ضد تستوسترون دارد. عوارض جانبی استفاده از قرصهای حاوی استروژن شامل درد در پستان و رشد پستان است که با قطع مصرف قرص‌ ها از بين می ‌رود.
جلوگيری از مرگ و مير ناشی از سرطان پروستات با تشخيص زودرس امکان‌پذير است. اکنون با اطلاعات و روشهای جديد الگوهای درمانی، برای درصد بالايی از بيماران مبتلا به سرطان پروستات، امکان بهبودی کامل فراهم شده است.

بيماری پارکينسون

بیماری پارکینسون (Parkinson’s Disease یا PD) برای اولین بار توسط دانشمند بریتانیایی دکترجيمز پارکینسون (James Parkinson) در سال 1817 میلادی توصیف شد و لذا نام این بیماری به او تعلق یافت.

ارتعاش دست و پا در حالت استراحت از علائم احتمالی پارکينسون است
این بیماری بر اساس چهار علامت مخصوص آن مشخص می شود:• ارتعاش دست و پا در حالت استراحت (لرزش بیمار همزمان با ارتعاش دست و پا در حالت استراحت)• آرام شدن حرکت (برادیکینسیا / Bradykinesia)• سختی حرکت (و خشک شدن) دست و پا یا بدن• تعادل بد (تعادل ضعیف)
در حالی که دو یا بیشتر از این علایم در بيمار دیده شود، مخصوصا ً وقتی که در یک سمت بیشتر از سمت دیگر پدیدار شود، تشخیص پارکینسن داده می شود مگر اینکه علایم دیگری همزمان وجود داشته باشد که بیماری دیگری را نمایان کند. بيمار ممکن است در اوایل، بیماری را با لرزش دست و پا یا با ضعیف شدن حرکت احساس کند و دریابد که انجام هر کاری بیشتر از حد معمول طول می کشد و یا اینکه سختی و خشک شدن حرکت دست و ضعف تعادل را تجربه می کند. اولین نشانی های پارکینسون مجموعه ای متفاوت از ارتعاش، برادیکنسیا، سفت شدن عضلات و تعادل ضعیف هستند. معمولا ً علایم پارکینسون ابتدا در یک سمت بدن پدیدار می شوند و با گذشت زمان به سمت دیگر هم راه پیدا می کنند.
تغییراتی در حالت صورت و چهره روی می دهد، از جمله ثابت شدن (fixation) حالت صورت (ظاهرا ً احساسات کمی بر چهره نمایان می شود) و یا حالت خیرگی چشم ( به دلیل کاهش پلک زدن). علاوه بر این ها، خشک شدن شانه یا لنگیدن پا در سمت تحت تاثیر قرارگرفته عوارض دیگر (عادی) این بیماری است. افراد مسن ممکن است نمایان شدن یک به یک این نشانه های پارکینسون را به تغییرات افزایش سن ربط بدهند، ارتعاش را به عنوان "لرزش" بدانند، برادیکنسیا را به "آرام شدن عادی" و سفت شدن عضلات را به "آرتروز" ربط بدهند. حالت قوز (stooped) این بیماری را هم خیلی از این افراد به سن یا پوکی استخوان (osteoporosis) ربط می دهند. هم بیماران مسن و هم بيماران جوان ممکن است بعد از بیش از یک سال که با این عوارض روبرو بوده اند برای تشخیص به پزشک مراجعه کنند.
از هر صد نفر بالای سن شصت سال یک نفر به پارکینسون مبتلا می شود، و معمولا ً این بیماری در حدود سن شصت سالگی آغار می شود. افراد جوانتر هم می توانند مبتلا به پارکینسون شوند. تخمین زده می شود که افراد جوان مبتلا به پارکینسون (مبتلا شده در سن چهل یا کمتر) 5 تا 10 درصد کل این بیماران را تشکیل می دهند.
پیشرفت بیماری پارکینسون
بعد از بیماری آلزایمر (Alzheimer)، بیماری پارکینسون معمولترین بیماری مخرب اعصاب (neurodegenerative) به حساب می آید. پارکینسون يک بیماری مزمن و همیشه در حال پیشرفت است. این بیماری نتیجه از بين رفتن یا ضعیف شدن و لطمه خوردن سلول های عصبی در مغز میانی (سوبستانتیا نیگرا – substantia nigra) است. این سلول های عصبی ماده ای به نام دوپامین، ترشح می کنند. دوپامین پیام های عصبی را از سوبستانتیا نیگرا (مغز میانی) به بخش دیگری از مغر به نام کارپوس استراتوم (corpus stratum)، می برد. این پیام ها به حرکت بدن تعادل می بخشند. وقتی سلول های ترشح کننده دوپامین در سوبستانتیا نیگرا (substantia nigra) می میرند، مراکز دیگر کنترل کننده حرکات بدن نامنظم کار می کنند.
این اختلال ها در مراکز کنترل بدن در مغز باعث به وجود آمدن علایم پارکینسون می شوند. اگر 80% سلول های ترشح کننده دوپامین از بین بروند، علامتهای پارکینسون پدیدار می شوند. علایم پارکینسون در مراحل اوليه بيماری ملایم و بیشتر اوقات در یک سمت بدن دیده می شوند و گاه حتی احتیاج به درمان پزشکی ندارند. ارتعاش در حالت استراحت یک علامت ویژه بیماری پارکینسون است، که یکی از معمولترین علایم های پارکینسون به حساب می آید. ولی بعضی از مبتلایان پارکینسون هیچ وقت با این مشکل برخورد نمی کنند. بیماران ممکن است دست لرزان خود را در جیب یا پشت پنهان کنند یا چیزی را برای کنترل ارتعاش در دست نگه دارند. لرزش می تواند بیشتر از هر محدودیت جسمی دیگر اثر منفی روحی داشته باشد.
با مرور زمان علایم اوليه بدتر و وخیم تر می شوند. یک رعشه ملایم تبدیل به یک ارتعاش مزاحم و ملموس می شود. ممکن است تکه کردن غذا و استفاده از دست مرتعش به مرور زمان سخت تر شود. برادیکینسیا (آرام شدن حرکت) به مشکلی کاملا محسوس بدل می شود که محدود کننده ترین علامت و اثر پارکینسون است. آرام شدن حرکت می تواند مانع انجام عادات روزانه شود: لباس پوشیدن، ریش زدن و یا حمام کردن ممکن است وقت بسیار زیادی از روز را بگیرند. تحرک ضعیف می شود و مشکلاتی بوجود می آورد مانند نشستن و برخاستن از صندلی یا اتومبیل، و یا غلتيدن در رختخواب. راه رفتن آهسته تر می شود و بیمار حالت قوز پیدا می کند ( سر و شانه به طرف جلو تمایل پیدا می کند). صدای بیمار یک نواخت می شود. کمبود تعادل می تواند باعث افتادن بیمار شود. دست خط ریزتر (میکروگرافیا – micrographia) و ناخوانا می شود. حرکات غيرارادی مانند حرکت دست در حال پیاده روی کم می شود.
علایم پارکينسون معمولا ًدست یا پای یک طرف بدن اختصاص دارد ولی با مرور زمان به دست یا پای سالم همان طرف هم سرايت می کند. این علایم پیشرفت می کند تا سمت دیگر بدن را هم تحت تأثیر قرار دهد. معمولا ً این پیشرفت تدریجی است اما سرعت این پیشرفت از بیمار تا بیمار تفاوت دارد. مهم است که بیماران پارکینسون در حال پیشرفت علایم با پزشک خود صحبت و مشورت کنند تا پزشک بتواند درمان را برای بیمارش فراهم کند زیرا بدن هر بیمار به طور مختلف و متفاوت به داروهای گوناگون واکنش نشان می دهد. هدف از درمان برای بیماران از بین بردن علایم نیست بلکه تحت کنترل درآوردن عوارض است. اين امر می تواند به بیمار کمک کند تا مستقل عمل کند و یک کنترل مناسب برای این بیماری مزمن بوجود آورد. این بیماری از بین نخواهد رفت ولی کنترل عوارض آن می تواند تا حد زیادی جلوی ناتوان کردن و از کار افتادگی را بگیرد.
بیماران پارکینسون اغلب از اين موضوع که بيماری آنها همواره در حال پيشرفت است، آگاه هستند و اين موضوع می تواند باعث نگرانی شديد آنها شود. مبتلایان پارکینسون ممکن است بخواهند خود و مشکلات خود را بیش از حد نیاز تحت کنترل درآورند و خود را با ديگر افراد مبتلا مقایسه کنند. نگرانی در مورد پیشرفت بیماری و امکان ادامه کار هم غيرعادی نيست.
پیشگویی و تخمین زدن پیشرفت این بیماری در یک بیمار مشخص غیر ممکن است. سرعت پیشرفت و محدودیت های جسمی و روحی در بیماران مختلف متفاوت است. نوعی راهنمایی برای تشخیص پیشرفت این بیماری در بیماران مختلف بر اساس پیشروی بیماری از زمان تشخیص وجود دارد ولی این تنها در حد یک پیشنهاد است.
وقتی محدودیتهای جسمی پارکینسون به حدی برسد که کارهای روزمره سخت شوند، درمان علایم پارکینسون آغاز می شود.

سرطان چيست؟

سلول واحد اساسی و ساختمانی حيات است که همانند کيسه ای است حاوی پروتئين‌ها، اسيدهای چرب، کربوهيدراتها و ماده حيات به نام دی ان ای ( DNA). قابليت رشد، تکثير و همانندسازی از ويژگی های سلول های زنده است. ساختار ژنتيکی هر سلول سرعت رشد، تقسيم و زمان مرگ آن را تعيين می کند. در حالت طبيعی، جايگزينی سلولهای فرسوده با سلولهای جوان از يک برنامه منظم تبعيت می کنند و فرايند رشد و تجديد سلولی به طور ثابت در بدن اتفاق می‌ افتد.
سرطان نوعی بيماری است که در آن سلول‌ها توانايی تقسيم و رشد عادی خود را از دست می ‌دهند و اين موضوع منجر به تسخير، تخريب و فاسد شدن بافت‌های سالم می ‌شود. از اجتماع اين سلول‌های سرطانی و تخريب سلول‌های بافت‌های سالم توده ‌ای به نام تومور ايجاد می‌شود. اگر تومور به لايه‌‌ای محدود ختم شود و به ساير بافت‌ها و ارگانها سرايت نکند تومور خوش ‌خيم (غيرسرطانی‌) است و اگر تومور گسترده شده يا به طور بالقوه قابليت پخش شدن و احاطه کردن ساير بافتها و ارگانها را داشته باشد بدخيم يا سرطانی ناميده می‌شود. برخی از شکل های سرطان متاستاز (Metastasize) می‌کنند به اين معنی که خصوصيت تهاجمی پيدا کرده و به ساير بافت‌های بدن، عمدتا از طريق خون و لنف، سرايت می‌کنند و تومورهای جديدی را ايجاد می‌کنند.
رشد سرطانی يا بدخيم زمانی اتفاق می‌افتد که:
برخی از سلول‌ها به طور غيرقابل کنترل شروع به تکثير کنند.
بخش‌ هايی که به طور طبيعی عهده‌ دار دفاع از بدن هستند مانند سيستم ايمنی بدن قادر به پيشگيری از تقسيم بی ‌رويه نباشند.
تعدادی از سلولهای غيرطبيعی از نظر اندازه بزرگ و بزرگ‌ تر ‌شوند.
در مجموع چهار گروه ژن مسئول تقسيم سلولی به شمار می‌روند:
۱- آنکوژن‌ها (ژن‌های عامل تومور) (Oncogene) که در شرايط عادی در فرستادن پيام به سلول برای تکثير نقش دارند. اختلال و تغيير در اين سلول‌ها منجر به تکثير نامنظم سلول شده و سلول سرطانی بشمار می‌رود.
۲- ژن‌های سرکوبگر تومور- (Tumour suppressor genes) اين ژن‌ها پروتئين‌های خاصی را توليد می‌کنند که در شرايط عادی وظيفه معکوس آنکوژن‌ها را داشته و به سلول پيام توقف تکثير می‌دهد. يکی از مهم‌ترين ژن‌های اين گروه ژنی‌ به نام p۵۳ است.
۳- ژن‌های خودکشی – (Suicide genes) خودکشی سلول‌ها يا مرگ سلول يکی از مهم ‌ترين عوامل پيچيده سلولی است که به سلول توانايی خودکشی در شرايط غيرمعمول را می‌دهد تا مانع شيوع تکثير و آسيب‌ديدگی به ساير سلول‌ها ‌شود. هنگامی که ژن‌های خودکشی آسيب پيدا کنند ديگر قادر به فعاليت خود برای نابود کردن سلول معيوب نبوده و سلول سرطانی محسوب می‌شود.
۴- ژن‌های ترميمی دی ان ای- (DNA repairing genes) اين ژن‌ها مسئول ترميم دی ان ای آسيب ديده و معيوب هستند که با ترشح پروتئين‌های متفاوت زمينه ترميم دی ان ای آسيب ديده را فراهم می کنند. اما زمانی که خود اين ژن های ترميمی دی ان ای آسيب می بينند، سلول، ديگر توانايی ترميم خود را از دست داده و اختلالات ژنتيکی و ترميم نشدن دی ان ای منجربه سرطان می‌شود.
سبب شناسی سرطان
سرطان يک فرايند پويا است که توسط متغيرهای ناشناخته و مستقل متعددی موجب تغييرات مولکولی سلول شده و منجر به تداخل در سيستم تکثير سلول می‌شود.
اولين تغيير سلولی آشکار در پيدايش سرطان، تراريختی و تغيير شکل سلول است. عواملی که به ايجاد سلولهای سرطانی کمک می‌کنند عبارتند از:
استعداد ميزبان: عوامل ژنتيکی از جمله نقايصی در کروموزوم‌ها و يا انتقال ژن معيوب به جنين
عوامل ايمنولوژيک(ايمنی): مانند نارسايی مکانيسم ايمنی طبيعی بدن
داروهای سرکوبگر ايمنی: موجب سرکوب مکانيسم ايمنی طبيعی شده و زمينه‌ ابتلا به سرطان را فراهم می کنند
عوامل محيطی: تماس با مواد سرطان‌زا مانند آزبست، پرتونگارها و راديوم‌ـ پرتوهای يونيزه شامل امواج الکترومغناطيسی
ويروسهای القا کننده سرطان: ويروسهايی هستند که قابليت تغيير دادن شکل سلولی را که آلوده می‌کنند، دارند و در نتيجه منجر به تکثير خارج از کنترل سلول‌های مورد نظر می‌شوند. اين تکثير فزاينده موجب تومور يا سرطان می‌شود.
عوامل ترشح هورمونی: عوامل ترشح هورمونی اغلب موجب تسريع روند بدخيمی بيماری می‌شود.
الگوهای درمان سرطان
تا کنون بيش از ۲۰۰ نوع مختلف سرطان شناخته شده است. اين سرطان ها می‌توانند بافتهای مختلف بدن را احاطه کنند.
هر نوع سرطان عوامل، مشخصات و همچنين درمان خاص خود را دارد اما روش های اصلی درمان سرطان عبارتند از:
ا- جراحی2- راديوتراپی۳- شيمی درمانی4- هورمون درمانی۵- ژن درمانی
کاربرد شکل های جديد اشعه همانند پرتوهای ليزر که به بافت‌ های طبيعی صدمه نمی ‌زنند و توسعه انواع هورمون درمانی به تنهايی و يا در ترکيب با ساير درمان‌ها از پيشرفتهای مهم در خصوص پيشگيری و درمان سرطان به شمار می رود. اخيرا موفقيتهای تشخيص و درمان سريعتر بيماران، تکامل روشهای جديد تشخيصی و درمانی مانند شيمی درمانی و هورمون درمانی و الگوهای معاينات ادواری و عمومی سرطان توانسته مرگ و مير ناشی از اين بيماری را کاهش دهد.

سرطان پوست چيست؟

پوست بزرگترين عضو بدن و وظيفه آن ذخيره چربی ـ خنک نگهداشتن بدن و ساختن ويتامين D در بدن است و بدن را از عفونت، نور، از دست رفتن آب و ساير مايعات و جراحت حفاظت می کند.
سرطان پوست بيماری است که در آن سلولهای بدخيم از بافت پوست نشات می گيرند و به طور نامنظم و فزاينده ‌ای تکثير و به طريقی از سيستم ايمنی و دفاعی بدن عبور می کنند بدون اينکه موجب عکس‌العمل تدافعی و تهاجمی در سيستم ايمنی بدن شوند. مهمترين عامل پيشتاز و مستعد سرطان پوست، جهش در DNA سلول بر اثر اشعه ماورای بنفش است که منجر به شروع تراريختی سلول و سرطانی شدن آن می شود.
با توجه به نوع سلول پوستی که دچار تراريختی و سرطان شده است اشکال مختلفی از سرطان پوست وجود دارد که هر کدام نشانه ها و عوارض خاص خود را دارند. شايع ترين اشکال سرطان پوست عبارتند از:
I ـ سرطان سلولهای بنيانی يا پايه (Basal Cell Carcinoma)IIـ سرطان سلولهای فلسی (Squamous Cell Carcinoma )IIIـ سرطان سلولهای ملانوسيست ( ملانوما) ( Melanoma)
سرطان سلول های بنيانی
سرطان سلولهای بنيانی شايع ترين نوع سرطان پوست به شمار می آيد و نسبت به ديگر اشکال سلولهای سرطانی پوست خطر کمتری دارد. سرطان سلولهای بنيانی که در پايه اپيدرم (لايه خارجی پوست) قرار دارند سرعت رشد کم و آرام داشته و به ندرت گسترش می يابند.
سبب شناسی سرطان سلولهای بنيانی پوست عبارت است از: در معرض تابش نور شديد آفتاب قرار گرفتن بدن از جمله صورت، گوشها، گردن، سر، شانه ها و پشت، تماس با مواد شيميايی مانند آرسنيک و مواد راديو اکتيو، جراحتهای باز، سوختگی، خالکوبی و واکنشهای حساسيتی نسبت به واکسن.
افرادی که پوست و موی روشن و چشم آبی، سبز و خاکستری دارند و همچنين اشخاصی که مشاغل آنها در فضای باز است و به طور متوالی در معرض نور آفتاب هستند نيز از خطر بالا تری برای ابتلا به سرطان سلولهای بنيانی پوست برخوردارند.
علائم هشدار دهنده سرطان بنيانی پوست
زخمهای بازی که خونريزی در آن پس از سه هفته يا بيشتر ترميم نيافته باشد.
لکه سرخ يا حساسيتی که ممکن است حالت خشکی درد و يا خارش داشته و بهبود نيابد.
بر آمدگی شفافی که به رنگ صورتی- قرمز- سفيد است و يا در افراد با پوستهای تيره به رنگ قهوه ای و سياه نمايان شود و گاهی با خال اشتباه گرفته می شود.
لکه صورتی که با حاشيه بر آمده و فرو رفتگی خشک در مرکز آن همراه است در اين مورد با رشد لکه، رشته های نازک رگهای خونی ممکن است بر سطح آن ايجاد شود.سرطان سلولهای فلسی پوست
سرطان سلولهای فلسی دومين شکل شايع سرطان پوست به شمار می رود که می تواند تمام بدن از جمله لايه های مخاطی را در بر گيرد.
اکثر اشکال سرطان سلولهای فلسی مدتها به لايه اپيدرم محدود می ماند و در صورت درمان نشدن به لايه های زيرين پوست سرايت کرده و بافتهای ديگر را مورد تهاجم قرار می دهد.
در معرض تابش نور شديد آفتاب قرار گرفتن اعضای بدن مانند صورت، گردن، اطراف گوشها، پوست سر بدون پوشش مو، دست، شانه، پشت بدن و لب پايين دهان از جمله علل ابتلا به اين نوع سرطان است.
زخمهای باز، تابش اشعه ايکس و تماس با مواد شيميايی مانند آرسنيک و فراورده های نفتی از ديگر عوامل ابتلا به سرطان سلولهای فلسی پوست است. درمان توسط داروهای سرکوبگر سيستم دفاعی بدن احتمال ابتلا به اين نوع سرطان پوست را افزايش می دهد. نشانه های ابتلا به اين نوع سرطان در موارد بسيار معدودی در پوستهای سالم ديده شده است که محققان آن را ناشی از عوامل ژنتيکی تلقی می کنند.
علائم هشدار دهنده سرطان سلولهای فلسی پوست
رشد ضايعه زگيل مانند که حالت خشکی پيدا و خونريزی کند.
لکه فلس مانند با حاشيه نامنظم که ممکن است حالت خشکی و خونريزی داشته باشد.
زخم بازی که خونريزی داشته و يا خشک شده و برای مدت طولانی بهبود نيافته باشد.
وجود توده ای برآمده که مرکز آن فرو رفته و خونريزی کند. چنين توده ای ممکن است سريع بزرگ تر شود.
سرطان ملانوما (Melanoma)

نمونه ای از سرطان ملانوما
سرطان ملانوما رشد بدخيم سلولهای ملانوميسم است. اين سلولها رنگدانه تيره پوست، مو، چشم و خالهای بدن را توليد می کنند. از اين رو تومورهای ملانوما اکثراً قهوه ای و يا سياه است. ولی در موارد معدودی نيز سرطانهای ملانوم رنگدانه توليد نکرده و به رنگ پوست صورتی- قرمز و يا بنفش ظاهر می شوند.
ملانوما از خطرناک ترين انواع اشکال سرطان پوست بشمار می رود. اين نوع سرطان اگر زود تشخيص داده شود درمان ۱۰۰% آن امکان پذير است. اما چنانچه حالت تهماجمی پيدا کرده و به ساير بافتهای بدن سرايت کند درمان آن امکان پذير نخو اهد بود .
اشکال سرطانهای ملانوم به چهار دسته تقسيم می شوند:
ملانو م سطحی :(Superficial Spreading Melanoma) اين نوع ملا نوم به صورت لکه ای مسطح و يا کمی بر آمده با حاشيه نامنظم ظاهر می شود. اين لکه ممکن است به رنگها ی قهوه ای –سياه – قرمز –آبی ويا سفيد نيز ظاهر شود.
لنتيگو ماليگنا (Lentigo maligna)
لنتيگو ما ليگنا مانند ملانومهای سطحی نزديک به سطح پوست رشد می کند و همراه با سايه های برنزه – قهوه ای و يا قهوه ای تيره همراه است. اين سرطان که به آهستگی رشد می کند و ممکن است به ملانوم لنتيگو ماليگنا ( Lentigo maligna melanoma) که حالت تهاجمی دارد تبديل شود.
ملانوم اکرال لنتيجينوس (Acral lentiginous melanoma)
ملانوم اکرال لنتيجينوس قبل از اينکه لا يه های عميق تر پوست را در بر بگيرد، ابتدا به طور سطحی رشد می کند. اين نوع ملانوما با ساير اشکال ملانوم متفاوت است زيرا به شکل سايه های سياه و يا قهوه ای زير ناخنها ، کف پا و يا کف دست نمايان می شود. اين نو ع سرطان از شايع ترين اشکال ملا نوما در بين سياه پوستان آمريکايی و آسيايی است و از جمله نادرترين اشکال ملانوما در بين سياهپوستان آفريقايی است.
ملانوم گره ای (Nodular melanoma)
ملانوم گره ای معمولاً جنبه تهاجمی داشته و زمانی تشخيص داده می شود که سطح آن بر آمده شده است. رنگ اين گره ها اکثراً سياه و بعضی اوقات آبی، خاکستری، سفيد، قهو ه ای، برنزه، قرمز و يا همرنگ پوست است. اين نوع سرطان معمولاً در تنه، پا، دست افراد مسن و بر روی سر مردان ديده می شود. اين نوع سرطان شديد ترين و تهاجمی ترين نوع سرطان ملانوم است.
الگوهای درمانی سرطان پوست
تظاهرات بالينی سرطان پوست در هر شخص متفاوت است از اين رو تعيين درمان مناسب بستگی به سن، ‌وضعيت بدن، سابقه طبی بيمار، پيشرفت بيماری، ‌سازگاری بدن بيمار با دارو و الگوهای مختلف درمانی دارد.
در مجموع الگوهای درمانی سرطان پوست عبارتند از:
جراحی: برداشتن بافت بدخيم و کمی از بافت سالم پوست که روش معمول الگوی درمانی سرطان پوست است و به اشکال مختلف انجام می‌ شود و عبارتند از:
-کرايوتراپی (Cryo surgery) يا استفاده درمانی از سرمای شديد برای تخريب بافت. در اين روش ضايعه بدخيم با استفاده از نيتروژن مايع منجمد شده و در نتيجه آن، سلولهای سرطانی نابود شده و از بين می روند.
-خشکاندن و تخريب بافتهای سرطانی از طريق جريان الکتريکی پرفرکانس (ctrodesiccation) .
- کورتاژ (curettage) يا پاک کردن سطح مبتلا به بيماری با استفاده از کورت (وسيله قاشقی شکل). در اين روش جراح ضايعه بدخيم را تراشيده و به وسيله کورت پاک و تميز می کند.
-پيوند پوست (Graft) که بر روی بستر پوست آسيب‌ ديده ناشی از جراحی و برداشتن توده سرطانی حاصل شده انجام می‌گيرد.
- درمان ليزری که به وسيله پرتو نوری ليزر، سلولهای سرطانی برداشته شده و از بين می ‌روند.
-جراحی ميکروگرافی مُه (Mohs micrographic surgery) در اين روش ضايعه سرطانی با کمترين صدمه به بافت سالم برداشته می شود و طی آن، جراح با استفاده از ميکروسکوپ مقطع بافت سرطانی را مورد بررسی قرار می دهد تا به طور کامل از نابودی سلول سرطانی اطمينان حاصل کند.
راديوتراپی‌ـ الگوی درمانی ضايعه سرطانی با استفاده از اشعه يونيزان که منجربه انهدام سلولهای سرطانی و کوچک شدن اندازه ضايعه سرطانی می ‌شود.
شيمی درمانی‌ـ استفاده از داروهای شيميايی منجر به انهدام سلولهای سرطانی پوست می ‌شود. برای درمان سرطان پوست دو نوع شيمی درمانی وجود دارد:
-شيمی درمانی موضعی که استعمال لوسيون يا کرم بر روی پوست است که منجربه انهدام سلولهای بدخيم می‌شود. در اين روش کرم و لوسيونهای شيميايی که معمولا حاوی اسيد تريکلرو-استيک (trichloroacetic acid) هستند روی پوست قرار داده می‌شوند (نبايد روی پوست ماليده شود).-شيمی درمانی بالينی که داروهای شيميايی از طريق خوراکی يا تزريق وريدی و يا داخل عضلانی تجويز می‌شود.
شيمی‌ درمانی الکتريکی‌ـ استفاده از الگوی شيمی درمانی توأم با ارتعاشات الکتريکی جهت مهار کردن رشد فزاينده سرطان پوست.
پرتو درمانی Therapy) photodynamicـ فوتوديناميک ‌تراپی استفاده از رنگ و نور است. در اين شيوه رنگ به داخل يک وريد تزريق و سپس در تمام بدن منتشر می‌ شود. بعد از چند روز، اين رنگ فقط در سلولهای بدخيم باقی می ‌ماند. سپس با تابش نور قرمز رنگ ليزری رنگ درون سلول سرطانی نور را جذب می‌کند و منجر به عکس ‌العمل فوتوشيميايی که مخرب سلول‌ها است، می ‌شود.
درمان بيولوژيکی يا ايمنولوژيک که مشتمل بر بازسازی، تحريک،‌ هدايت و تقويت سيستم طبيعی دفاعی بدن بيمار است و با استفاده از آنتی‌ بادی و هدايت سيستم دفاعی خود بيمار جهت مبارزه با سرطان صورت می گيرد. استفاده از عواملی مانند اينترفرون‌ـ سلولهايی که فعاليت ضدتوموری مستقيم دارند، و آنتی‌ بادی های مونوکلونال که اثرات تداخل بقاء سلول را دارند، رشد سرطان را کاهش می دهد.
سرطان پوست يکی از شايع ترين و در عين حال قابل پيشگيری ترين سرطان ها است. اکثر اشکال سرطان پوست در نقاط برهنه بدن مانند صورت، دست، ساعد و گوش ايجاد ميشود از اين رو پوست بايد در برابر اشعه خورشيد محفوظ بماند و کرمهای ضد آفتاب مناسب که فاکتور محافظت در برابر آفتاب آنها (SPF) پانزده يا بيشتر است توصيه ميشود.

سرطان ريه چيست؟

ريه (شش) يا جگر سفيد اندامی است مخروطی شکل مجتمع از بافت اسفنجی که به صورت يک جفت در قفسه سينه قرار دارد. ريه راست متشکل از۳ تکه و ريه چپ از ۲ تکه تشکيل شده است. هر ريه متصل به شاخه ای به نام نايچه است.
سرطان ريه نوعی بيماری است که در آن رشد بافت بدخيم در يک يا هر دو ريه ايجاد می شود.
سرطان ريه شايعترين سرطان در هر دو جنس در سراسر جهان است و بيش از ۸۰% بيماران مبتلا به اين سرطان در فاصله ۵ سال از زمان تشخيص بيماری جان خود را از دست می دهند.با توجه به سلولی که دچار تراريختی و سرطان شده است اشکال مختلفی از سرطان ريه وجود دارد که هر کدام نشانه ها و عوارض خاص خود را دارند. شايع ترين اشکال سرطان ريه عبارتند از:
۱- سرطان ريه با ياخته های کوچک (Small cell lung cancer)- ياخته های سرطانی نوع کوچک در زير ميکروسکوپ به شکل جوی دو سر ديده می شود و به آن سرطان جو شکل (Oat-shaped) نيز گفته می شود. روند رشد اين نوع سرطان ريه سريع است و در مدت زمان کوتاهی در اندامهای ديگر پراکنده می شود. حدود ۲۰% سرطانهای ريه از اين نوع است.
۲- سرطان ريه با ياخته های غير کوچک (Non-small cell lung cancer)- اين نوع سرطان ريه با توجه به نوع سلول موجود در بافت ريه که دچار تراريختی و سرطان شده است تعريف می شود. اشکال مختلفی از اين نوع سرطان وجود دارد که هر کدام نشانه ها و عوارض خاص خود را دارند و عبارتند از :
i) سرطان بافت بشره ای (Squamous cell carcinoma)- اين سرطان از شا يع ترين انواع سرطان ريه است و شروع آن معمولاً از نايچه ها است و در مقايسه با ديگر اشکال سرطان ريه رشد آهسته تری دارد و مدت ها طول می کشد تا به اندامهای ديگر سرايت کند.
ii) سرطان غدد مترشحه مخاط و مجاری لنفاوی ( Adenocarcinoma) – اين نوع سرطان ريه معمولاً در زير بافت پوششی نايچه ها يا در مجاری لنفاوی کناره خارجی ريه رشد می کند.
iii) سرطان ريه با ياخته های بزرگ ( Large cell carcinoma)- اين نوع سرطان اغلب در شاخه های کوچکتر نايچه ها تظاهر می کند.
از هر ۵ مورد سرطان ريه يکی از آنها از نوع ياخته های کوچک و بقيه از نوع غير کوچک است.
نوع نادری از اشکال سرطان ريه نيز به نام مزو تليوما (mesothelioma) وجود دارد. اين نوع سرطان ريه موجب تراريختی بافت پوششی ريه می شود و در افرادی تظاهر می کند که در تماس با آزبست ( پنبه نسوز) بوده اند.
علائم هشدار دهنده سرطان ريه
• افزايش و يا شدت سرفه در فرد سيگاری• سرفه همراه با خلط خونی• تنگی نفس دراثر فعاليت• خس خس سينه به صورت حاد• درد مبهم و يا مشخص در قفسه سينه• خشن شدن صدا يا تغيير آن به شکلی که بهبود پيدا نکند• عفونت های مکرر ريه و مجاری تنفسی• کاهش وزن• بی اشتهائی• تورم در ناحيه گردن و صورت• ضعف و خستگی مفرط
علاوه بر نشانه های فوق ممکن است عوارضی در بيمار ظاهر شود که ارتباطی با سرطان ريه نداشته باشد و به سرايت سرطان به اندامهای ديگر بدن مربوط باشد. در چنين مواردی بيمار از سردرد، احساس ضعف عمومی، سهولت شکستگی و آسيب پذيری استخوانها، انواع خونريزی و لخته شدن غير عادی خون شکايت می کند.
سرطان ريه درمراحل ابتدايی هيچ نشانه ای ندارد و بيماران اغلب زمانی به پزشک مراجعه می کنند که بيماری در مراحل پيشرفته قرار دارد و در نتيجه آمار مرگ اين نوع سرطان رقم بالايی دارد.
سبب شناسی: سرطان زايی ريه
عامل مستعد و پيشتاز در تظاهر سرطان ريه مانند هر سرطان ديگری به هم خوردن نظم تقسيم سلولی است. تحقيقات آماری و بالينی روند بدخيمی بيماری سرطان ريه را به اين عوامل ارتباط می دهند:
اعتياد به دخانيات - خطر ابتلا به سرطان ريه با افزايش مقدار و مدت تماس با دود تنباکو رابطهً مستقيم دارد و هرچه سن شروع استعمال دخانيات پائين تر باشد عامل مستعد کننده و پيشتاز در ابتلای به سرطان ريه افزايش پيدا می کند.
آلاينده های موجود در هوای محيط زيست و محل کار- موادی چون آزبست (پنبه نسوز)، گاز رادون (گازی بی رنگ و بی بو که از تجزيه طبيعی اورانيم در آب ، خاک و مصالح ساختمانی قديمی توليد می شود)، اورانيوم و نيکل عامل مستعد کننده و پيشتاز در ابتلاء به سرطان ريه هستند.
استنشاق دود سيگار در محيط برای افراد غير سيگاری
عوامل ژنتيکی- وجود سابقه سرطان ريه بين اعضای نزديک خانواده احتمال ابتلا به اين سرطان را افزايش می ‌دهد.
عوامل ايمنولوژيک(ايمنی) - نارسايی مکانيسم ايمنی طبيعی بدن عاملی مستعد کننده در ايجاد سرطان ريه شناخته شده است.
سن- افراد بالای ۶۰ سال بيشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان ريه هستند و بايد بيشتر مراقب علائم هشدار دهنده اين بيماری باشند.
الگوهای غربالگری سرطان ريه
با توجه به وضيعت عمومی سلامت فرد، بررسی های تشخيص سرطان ريه ممکن است شامل:
۱- عکسبرداری از ريه ها با تابش اشعه X
۲- آزمايش خلط
۳- سی تی اسکن (Computerised tomography scan)- در اين روش دستگاه سی تی اسکن با گرفتن تعدادی عکس توسط اشعه ايکس، تصويری سه بعدی از بدن را نشان می دهد و از اين طريق محل و اندازه دقيق ضايعه و پراکندگی تومور ريه به بخش های ديگر قفسه سينه يا اندام های دورتر مانند کبد مشخص می شود.
۴- سی تی اسکن دورانی يا اسپايرال (Spiral CT scan) -– در اين روش يک دستگاه کامپيوتری سی تی اسکن با حرکات دورانی به دور بدن بيمار در هر دور بيش از صد تصوير از بدن بيمار می گيرد. در سی تی اسکن دورانی ضايعات کوچکی که از طريق سی تی اسکن معمولی قابل روئت نيست، مشاهده می شود.
۵- پرتونگاری با استفاده از تشديد ميدان مغناطيسی (MRI Scan) – اين آزمايش مشابه سی تی اسکن است با اين تفاوت که به جای تابش اشعه X از مغناطيس جهت عکسبرداری از اعضای بدن استفاده می شود. در اين آزمايش بيمار به مدت ۳۰ دقيقه به طور ساکن درون اتاقک اين دستگاه می ماند و تصاوير مقطعی از بدن او تهيه می شود.
۶- نمونه برداری يا بيوپسی (biopsy)- بررسی ميکروسکوپی از نمونه بافت تومور. اين آزمايش بسيار مهم است زيرا مطمئن ترين روش برای تشخيص سرطان ريه و نوع آن به حساب می آيد. روشهای متفاوت بيوپسی ريه عبارتند از:
نمونه‌ برداری با سوزن (needle aspiration): در اين روش با تابش پرتوی اشعه ايکس، توده در صفحه تلويزيون ديده می شود و پزشک با دقت با سوزن مقداری از بافت ريه را با سرنگ کشيده و برای آزمايش بافت شناسی جدا می کند.
نمونه‌برداری با بروتکوسکپ يا برونکوسکپی Bronchoscopy)): بروتکوسکپ لوله ای فلزی و توخالی است که به يک لامپ مجهز شده و از طريق دهان يا بينی به داخل نای فرو داده می شود و مشاهدهً بصری بافت ريه را امکان پذير می کند سپس پزشک با دقت مقداری از بافت و مايع درون ريه را از طريق اين لوله برای امتحان بافت شناسی جدا می کند . قبل از انجام اين عمل به بيمار بيهوشی موضعی داده می شود.
نمونه‌برداری باز (جراحی). در نمونه برداری باز، بيهوشی عمومی لازم است و می تواند به روش معاينه توراسکپی (Thoracoscopy) يا مدياستينوسکپی (Mediastinoscopy) انجام شود. جراحی به پزشک امکان معاينه درون قفسه سينه و غدد لنفاوی نزديک ريه را می دهد وطی آن در پوست پائين گردن شکاف کوچکی داده می شود و از اين طريق لوله ای به درون قفسه سينه فرستاده می شود. انتهای اين لوله متصل به نورافشان و بزرگنما است. جراح در اين مرحله سلولها و غدد لنفاوی که دچار تراريختی شده اند می تواند نمونه برداری و مورد بررسی دقيقتری قرار دهد. از اين طريق می توان اندامهای واقع در منطقه بين ريه چپ و راست را ديد و برای تشخيص پراکنده شدن ياخته های سرطانی به غده های لنفاوی مجاور ريه استفاده کرد.
۷- توموگرافی با نشر پوزيترون يا پت اسکن (PET-Positron emission tomography) - در اين روش دستگاه اسکنر در اطراف بيمار می چرخد و تصوير از طريق نشر پوزيترون بوسيله يک ماده راديواکتيو که به بيمار تزريق شده و يا توسط او استنشاق می شود، شکل ميگيرد، با اين روش مشاهدهً بصری ريه درسه بعد امکان پذير می شود.
۸- سونوگرافی ( Ultrasound) در اين شيوه از امواج صوتی جهت بررسی ساختار توده در ريه استفاده می شود.
۹- آزمايش تنفس (Lung function test )- در اين شيوه بيمار قبل از جراحی تحت آزمايشات تنفسی متفاوت قرار ميگيرد.
۱۰- آزمايش خون- تومورهای سرطانی آنتی‌ ژن و آنزيم ‌های مشخصی را توليد می ‌کنند که ممکن است از طريق آزمايش خون کشف شوند. اندازه‌ گيری آنتی‌ ژن کارسينو امبريونيک(arcinoembryonic Antigen-CEA) و آنزيم ( Neuron-specific enolase (NSE از آزمايش های غربالگر اين بيماری است. افزايش ميزان سطح اين پروتين ها مبين نشانه های سرطان و کاهش ميزان آنها در حين درمان نشانه مهار کردن رشد سرطانی سلول های بيمار است.
۱۱- اسکن استخوان Bone Scan - تصويربرداری از استخوان به وسيله يک ماده راديواکتيو روشی بسيار ارزشمند است که در تشخيص انتشار سرطان به استخوان، موثر بودن درمان سرطان و روند التيامی نواحی درگير در استخوان به کار می رود.
الگوهای درمانی سرطان ريه
الگوهای درمانی بيماری سرطان ريه بستگی به نوع سرطان، وضعيت بيماری در شروع درمان، سن، سلامت عمومی و چگونگی واکنش بيمار به نوع درمان دارد. سرطان ريه معمولا به دليل غنی بودن سيستم خون رسانی و لنفاوی ريه به راحتی می تواند به ديگر اندامهای بدن سرايت کند.
با توجه به سن و وضعيت سلامت بيمار ممکن است الگوهای درمانی زير بکار گرفته شود:
۱- جراحی – معمولا اگر ضايعه بدخيم منحصر به ريه باشد ممکن است بخش کوچک(wedge section) يا تکه کاملی از ريه (لوبکتومی) ( lobectomy) و يا تمام يک ريه (نومونکتومی) pneumonectomy) ) برداشته می شود. عوارض جانبی جراحی، خونريزی و در نتيجه کم خونی، مشکلات تنفسی و خواب آلودگی است.
۲- شيمی درمانی - جهت از بين بردن ياخته های سرطانی پراکنده مورد استفاده قرار می گيرد. شيمی درمانی جهت پيشگيری از عود بيماری و مواردی که سرطان در بدن پخش شده تجويز می شود. استفاده از داروهای شيميايی منجر به انهدام سلولهای سرطانی می ‌شود. عوارض جانبی شيمی درمانی عبارتند از: حالت تهوع و استفراغ، ريزش موی سر و ابرو، کاهش گلبولهای سفيد خون، ضعف سيستم ايمنی و دفاعی بدن، عفونت، احساس درد، خشکی دهان و پوکی استخوان، کم‌خونی‌، و کاهش تعداد گلبولهای قرمز خون که ممکن است سبب خستگی، سرگيجه و احساس سرما در بيمار شود. اسهال و يبوست، و سفتی و خشکی مفاصل از ديگر عوارض جانبی شيمی درمانی است.
۳- راديوتراپی يا اشعه درمانی - جهت از بين بردن مستقيم ضايعه بدخيم ريه بکار گرفته می شود. در اين روش از اشعه با انرژی زياد استفاده می شود و اين اشعه با آسيب رساندن به سلولهای زنده منجر به مرگ آنها می‌ شود. خستگی شديد، ‌افسردگی، تهوع، ‌استفراغ، بی‌ اشتهايی و آسيب‌های عروقی و تنفسی از عوارض جانبی راديوتراپی است. همچنين راديوتراپی ممکن است باعث سرکوب سيستم خونساز بدن و کاهش گلبولهای سفيد و ضعف سيستم ايمنی بدن و نهايتا بروز عفونت شود.
۴- درمان فوتوديناميک (Photodynamic Therapy ) ـ استفاده از رنگ و نور است. در اين شيوه رنگ به داخل يک وريد تزريق و سپس در تمام بدن منتشر می‌ شود. بعد از چند روز، اين رنگ فقط در سلولهای بدخيم باقی می ‌ماند. سپس نور قرمز رنگ ليزری به سلول تابانده می شود و رنگ درون سلول سرطانی اين نور را جذب می‌ کند. اين امر منجر به عکس ‌العمل فوتوشيميايی که مخرب سلول‌ها است می ‌شود.
۵- درمان بيولوژيکی يا ايمونولوژيک - که مشتمل بر بازسازی، تحريک،‌ هدايت و تقويت سيستم طبيعی دفاعی بدن بيمار است و با استفاده از آنتی‌ بادی و هدايت سيستم دفاعی خود بيمار جهت مبارزه با سرطان صورت می گيرد. استفاده از عواملی مانند اينترفرون‌ـ سلولهايی که فعاليت ضدتوموری مستقيم دارند، و آنتی‌ بادی های مونوکلونال که اثرات تداخل بقاء سلول را دارند، رشد سرطان را کاهش می دهد.
۶- Stent وسيله يا قالبی جهت ايجاد کانال تنفسی مصنوعی در بيمار مبتلا به سرطان ريه- اين روش در بيمارانی که دچار اختلالات تنفسی هستند، بکار گرفته می شود.
۷- سوزاندن ضايعه بدخيم با اشعه ليزر- در بعضی موارد ضايعه بدخيم سرطان ريه منجر به مسدود شدن حنجره می شود. در چنين موردی پزشک با سوزاندن ضايعه بدخيم با اشعه ليزر راه عبور هوا را برای بيمار باز می کند. اين روش به طور کامل نمی تواند منجر به ازبين بردن ضايعه بدخيم شود اما کمکی است جهت سهولت تنفس در بيمار.
سرطان ريه درمراحل ابتدايی هيچ نشانه ای ندارد و بيماران اغلب زمانی به پزشک مراجعه می کنند که بيماری درمراحل پيشرفته قرار دارد. تدابير پيشگيرانه ای مانند دوری از آلاينده ها و عدم استعمال دخانيات و بررسی محيط خانه از نظر عدم وجود گاز رادون و آزبست بهترين روش محافظتی در برابر بيماری مهلک سرطان ريه است.

سرطان حنجره چيست؟

حنجره (Larynx) بخشی از مجرای تنفسی و عضو اصلی توليد صدا است که در جلوی گردن و پايين زبان قرار دارد و متشکل از چندين غضروف است که در تنفس، تکلم و بلع نقش مهمی را ايفا می‌کند.
سرطان حنجره نوعی بيماری است که حاصل رشد خارج از کنترل و نامنظم ياخته‌های بدخيم در حنجره و بافت‌های اطراف اين عضو است. اين بيماری اغلب در افراد بالای ۴۰ سال شايع است و تظاهر آن در افراد زير ۲۵ سال بسيار نادر است. مردان تقريباً به ميزان ۴ برابر زنان به اين بيماری مبتلا می‌ شوند.

علائم هشدار دهنده سرطان حنجره

• گرفتگی طولانی مدت صدا و يا تغييرات ‌آهنگ صوتی بدون وجود علت بارز
• احساس وجود توده ای در گلو
• برآمدگی در ناحيه گردن
• تنگی نفس در اثر فعاليت
• سرفه مزمن
• سختی و يا احساس درد هنگام بلع
• سرفه همراه با خلط خونی
• غده‌های لنفاوی متورم و سفتی در گردن
• احساس درد در هنگام لمس گلو
• تنفس صدادار
• بوی بد دهان
• گوش درد ( بدون وجود علت عفونت )
• کاهش وزن

سبب شناسی: سرطان ‌زايی سرطان حنجره

عامل مستعد در تظاهر سرطان حنجره مانند هر سرطان ديگری تداخل در نظم تقسيم ياخته‌ها است. تحقيقات ‌آماری و بالينی روند بدخيمی بيماری سرطان حنجره با عوامل زير ارتباط می دهند:

• استعمال دخانيات
• زياده روی در نوشيدن مشروبات الکلی
• استنشاق گرد وغبار فلزات و چوب
• تماس با آلاينده‌‌های شغلی مانندآزبست،( پنبه نسوز)، اسيد سولفوريک ، نيکل
• پوليپ‌ها (ضايعات) تارهای صوتی
• التهاب مزمن تارهای صوتی
• سن - افراد بالای ۴۰ سال بيشتر در معرض ابتلا به سرطان حنجره هستند
• جنس - مردان تقريباً به ميزان ۴ برابر زنان به اين بيماری مبتلا می‌شوند
• نژاد- سياه ‌پوستان درصد بالاتری را نسبت به سفيد پوستان در ابتلا به سرطان حنجره نشان می‌دهند

الگوهای تشخيص سرطان حنجره

با توجه به وضيعت عمومی سلامت فرد، بررسی های تشخيص سرطان حنجره ممکن است شامل:

• معاينه ساده حنجره ، غده‌های لنفاوی و ناحيه گردن توسط پزشک
• پرتو نگاری از حنجره با تابش اشعه X
• راديوگرافی از حنجره توسط دستگاهی بنام فلورسکوپ ( fluoroscope) جهت بررسی شکل و حرکت ساختار حنجره
• معاينه سطح داخلی حنجره با استفاده از دستگاهی بنام لارنگوسکوپ (لارنگوسکوپی- laryngoscopy)
• عکسبرداری ساده قفسه سينه
• سی تی اسکن (Computerised tomography scan)- در اين روش دستگاه سی تی اسکن با گرفتن تعدادی عکس توسط اشعه ايکس، تصويری سه بعدی از بدن را نشان می دهد و از اين طريق محل و اندازه دقيق ضايعه و پراکندگی تومور به بخش های ديگر مشخص می شود.
•پرتونگاری با استفاده از تشديد ميدان مغناطيسی (MRI Scan) – اين آزمايش مشابه سی تی اسکن است با اين تفاوت که به جای تابش اشعه X از مغناطيس جهت عکسبرداری از اعضای بدن استفاده می شود. در اين آزمايش بيمار به مدت ۳۰ دقيقه به طور ساکن درون اتاقک اين دستگاه می ماند و تصاوير مقطعی از بدن او تهيه می شود.
•نمونه برداری يا بيوپسی (biopsy)- بررسی ميکروسکوپی از نمونه بافت مورد نظر. اين آزمايش بسيار مهم است زيرا مطمئن ترين روش برای تشخيص سرطان به حساب می آيد.

الگوهای درمانی سرطان حنجره

انتخاب نوع الگوی درمان بستگی به سابقه بيماری شخص، نوع و محل سرطان حنجره و وضعيت سلامت عمومی بيمار دارد.

معمول‌ترين الگوی درمان سرطان حنجره پرتو درمانی است.

درمان در مراحل پيشرفته بيماری مستلزم جراحی و خارج کردن ضايعه بدخيم و بافت‌های درگير و يا پرتو درمانی پس از جراحی است. در عمل جراحی بخشی يا تمام حنجره (لارينژکتومی laryngectomy-) برداشته می‌شود.

در شرايطی که تمام حنجره به طور کامل برداشته می‌شود، گلوگاه را می‌بندند تا عمل بلع به طور طبيعی انجام شود و بالای نای به منفذی از پوست بخيه زده می‌شود (تراکئوستومی tracheostomy) تا هوا از اين راه وارد ريه شود. در چنين شرايطی تنفس به جای دهان و بينی از طريق اين منفذ يا شکاف صورت می‌گيرد. در صورت برداشتن کامل حنجره روش صحبت کردن از راه مری به بيمار آموزش داده می‌شود و يا از حنجره مصنوعی (مکانيکی يا الکتريکی ) استفاده می شود.

هنگامی که سرطان حنجره مهاجم شده و به ديگر بافتهای بدن و غدد لنفاوی سرايت کرده باشد غده‌های لنفاوی و بافت‌های تراريخته اطراف گردن هم برداشته می‌شود. سرطان مهاجم و پيشرفته حنجره بيشتر نواحی گردن را در بر می‌گيرد تا نقاط دورتر بدن، از اين رو شيمی درمانی، الگوی معمول درمان سرطان حنجره به شمار نمی ‌آيد.

معمولا پس از درمان، فعاليتهای طبيعی بدن به تدريج از سر گرفته می شود و رژيم غذايی خاصی ضروری نيست اگر چه پس از جراحی برای مدتی از رژيم درمانی مايعات استفاده می‌شود تا التيام بافت آسان تر صورت گيرد.

پس از درمان، مراقبت‌های منظم پزشکی الزامی است تا پيشرفت احتمالی بيماری تحت کنترل باقی بماند.

Saturday, December 03, 2005

Find a Sport Nutritionist/Registered Dietitian

Looking for information on sport nutrition?
Make sure you check credentials.

Why you should look for a Registered Dietitian

Registered Dietitians are food and nutrition specialists.
Registered Dietitians have completed a university degree in food and nutrition, as well as an internship or other program of supervised practical education.
People trained in other disciplines or courses often recommend foods or supplements. There seems to be a perception that everyone eats so everyone knows about food and nutrition. (Perhaps this explains why there are many myths about the food and nutrient needs of athletes). Many job titles include the word "nutrition" or "food". Ask if the person filling the job or giving the recommendation is a Registered Dietitian.
Registered Dietitian is a protected title in all parts of Canada. A person must meet a number of educational and training standards before they are allowed to use this professional designation. Many other titles are not protected. Individuals who have no food or nutrition training can use titles such as nutrition specialist and nutritional advisor.
Each Canadian Sport Centre has identified Nutrition Service Providers. Service Providers are Health Professionals who have expertise about sport. If you need help to plan your food and fluid intake, please contact the Athlete Services Coordinator at the Canadian Sport Centre for a referral to the Registered Dietitian in your area.

The Registered Dietitian and Service Provider who is a SNAC member at each of the Canadian Sport Centres are:

Canadian Sport Centre Atlantic P. Lynch
Centre national multisport - Montréal M. Ledoux
Canadian Sport Centre Ontario S. Langley
Canadian Sport Centre Manitoba R. Benedict
Canadian Sport Centre Calgary K. A. Erdman
Canadian Sport Centre Vancouver S. Crawford
PacificSport Canadian Sport Centre Victoria S. Crawford
Coordinator of the SNAC Program M. Booth

Registered Dietitians/Sport Nutritionists

If you are a Registered Dietician, please click here to read the criteria for our Sport Nutrition Registry and to download an application form.

Nova Scotia
Anne Marie Armstrong, PDt amarmstrong@hfx.eastlink.ca
Pam Lynch, BSc,MHE,PDt.
SNAC Member
Canadian Sport Centre Atlantic Representative
lynchmob_pam@hotmail.com
Crystal MacGregor, PDt crystal_macgregor@yahoo.ca
New Brunswick
Holly Heatrz, MBA, RD hheartz@nb.aibn.com
Ontario
Susie Langley, MS, RD
Chair, SNAC Registry Sub-committee
Canadian Sport Centre Ontario Representative
susiehlangley@cs.com
Marilyn Booth, MSc, RD
SNAC Coordinator
mjbooth@sympatico.ca
Beth Mansfield, M.Sc., RD
beth@peakperformance.on.ca

Manitoba
Rennie Benedict, M.Sc., RD
SNAC Member
Canadian Sport Centre Manitoba Representative
rb-nutrition@shaw.ca
Alberta
Kelly Anne Erdman, BSc, R.D.
SNAC Member
Canadian Sport Centre Calgary Representative
kannecar@telus.net
Andrea Holwenger, BSc, RD
President & Registered Dietitian
Health Stand Nutrition Consulting Inc.
1325a - 9 Avenue SE
Calgary, AB T2G 0T2
Biography (.pdf)
andrea@healthstandnutrition.com

www.healthstandnutrition.com

Phone: (403) 262-3466
Fax: (403) 256-3881

Sport Nutrition Resources

The Coaching Association of Canada is currently revising its sport nutrition resources to ensure that athletes and coaches have the most up-to-date information on nutrition and athletic performance. A variety of nutrition tip sheets are being developed in the areas of fluids, vitamins and minerals, long distance travel, gaining weight, losing weight, and dietary supplements, to name a few. In addition, the SNAC Committee is developing tip sheets for athletes travelling to other countries for competitions. Learn what to eat and what not to eat while competing in countries such as Korea, Spain, Norway, and the Dominican Republic.

Websites on Sport Nutrition

Gatorade Sport Science Institute
Dietitians of Canada
Canada's Food Guide to Healthy Eating
For more information about the Gatorade Sport Science Institute, click here. (.pdf, 104 KB)

Training Diet - Everyday Eating

Training Diet - Everyday Eating
Eat Smart, Win Smart

Eat Smart, Win Smart in Athens
Position Papers and Position Statements

"Nutrition and Athletic Performance" Position of Dietitians of Canada, the American Dietetic Association, and the American College of Sports Medicine, 2000
(.pdf file, 26 pages, 128 kb. )
Position Statement on Nutritional Supplements from the Sport Nutrition Advisory Committee of the Coaching Association of Canada, 2001
A Statement on Fluid Needs from the Sport Nutrition Advisory Committee of
the Coaching Association of Canada, 2003 (Word .doc, 28 KB)
Nutrition Tip Sheets

Fueling the Youg Athlete 2005 (.pdf, 112 KB)
Nutrition for Child and Adolescent Athletes 2005 (.pdf, 160 KB)
Research Proves It - A High Carbohydrate Diet is Essential 2005 (.pdf, 184 KB)
Recovery Nutrition for High School Athletes 2005 (.pdf, 120 KB)
Kids and Hydration: Selecting Beverages for Active Kids 2005 (.pdf, 92 KB)
Exercising in the Heat? Lower your risk of heat illness! 2005 (.pdf, 91 KB)
Expected Temperature and Humidity Ranges for Major Summer Games 2005 (.pdf, 69 KB)
Foods and Fluids for Team Sports 2005 (.pdf, 151 KB)
Heat Illness Prevention Tips 2005 (.pdf, 111 KB)
Sport Drinks: Myths and Facts 2005 (.pdf, 136 KB)
Energize with carbohydrate! 2005 (.pdf, 142 KB)
Protein Pointer 2005 (.pdf, 139KB)
Fat Finder, 2005 (.pdf, 141 KB)
Iron Indicator 2005 (.pdf, 164 KB)
Calcium Counter 2005 (.pdf, 155 KB)
Long Distance Travel, 2005 (.pdf, 141 KB)
Vegetarian Ways of Eating: Finding the Nutrients, 2001 (.pdf 309 KB )
Nutrition Away From Home, 2002 (.pdf, 164 KB)
Gaining Weight For Athletes, 2002 (.pdf, 148 KB)
Fluids for Athletes, 2002 (.pdf, 152 KB)
Checklist for the Travelling Athlete and Coach, 2004 (.pdf, 253 KB)
Evaluating Dietary Supplements, 2004 (.pdf, 374 KB)
Evaluating Vitamin and Mineral Products, 2004 (.pdf, 375 KB)
Losing Weight for Athletes, 2004 (.pdf, 220 KB)

Nutrition Around the World

Nutrition in Turkey, 2005 (.pdf, 232 KB)
Nutrition in Italy, 2005 (.pdf, 427 KB)
Nutrition in Korea, 2003 (.pdf, 207 KB)
Nutrition in Greece, 2004 (.pdf, 264 KB)
Nutrition in Japan, 2004 (.pdf, 263 KB)
Nutrition in Norway, 2004 (.pdf, 263 KB)
Nutrition in Spain, 2004 (.pdf, 264 KB)
Nutrition in the Dominican Republic, 2004 (.pdf, 277 KB)