Friday, December 29, 2006

پسته ايران؛ ميزان آلودگی همچنان بالا است

بنابر نتايج يک مطالعه‌ يک ساله که اخيرا منتشر شده ميزان سم حاصل از قارچ آسپرژيلوس فلاووس در پسته‌ ايرانی که به نام "افلاتوکسين" شناخته می‌ شود در بيش از ۱۶ درصد از نمونه‌ ها بالاتر از استانداردهای اروپايی‌ است.

نشريه‌ سم شناسی غذايی و شيميايی در شماره‌ دسامبر ۲۰۰۶ با انتشار يک گزارش جديد که توسط پژوهشگران ايرانی تهيه شده نشان داده است که اگرچه تلاش‌ بسياری برای مهار افلاتوکسين به عمل آمده اما ميزان آلودگی پسته ايرانی به اين سم همچنان بالاست.

بر اساس نظر آژانس بين المللی تحقيقات سرطان، سم قارچ آسپرژيلوس فلاووس – افلاتوکسين - از جمله سمومی ا‌ست که منجر به بروز سرطان در کبد می ‌شود. اين سم دارای چهار رده به نام‌ های بی۱، بی۲، جی۱ و جی۲ است که رده سمی بی۱ خطرناکترين آنهاست و از نظر درجه بندی در رده‌ اول عوامل سرطان زا قرار دارد.

افلاتوکسين در انواعی از دانه‌ های خشکبار نظير پسته، انجير، فندق، و حتی ادويه و نارگيل وجود دارد. اما بادام زمينی و ذرت از جمله مهمترين منابع موجود برای افلاتوکسين به شمار می‌ روند.

در ايران بيش از هر نمونه‌ ديگری می‌ توان آثار وجود افلاتوکسين را در پسته رديابی کرد و به دليل رقابت جهانی در بازار پسته، هر نوع آلودگی بيش از ميزان استاندارد منجر به جايگزينی پسته ايرانی با محصولات ساير کشورها می ‌شود.

همخوان با استاندارد آمريکا

بر اساس تحقيق جديد ميزان آلودگی پسته ايرانی به افلاتوکسين در حدود استانداردهای کشور آمريکا و فراتر از استانداردهای کشورهای اروپايی ا‌ست.

استاندارد کشور آمريکا برای بالاترين ميزان افلاتوکسين در پسته به حدود ۲۰ نانوگرم (يک ششم گرم) به ازای هر گرم پسته و در کشورهای اروپايی به حدود ۴ نانوگرم به ازای هر گرم می ‌رسد و اين در حاليست که مجموع آلودگی پسته ايرانی به افلاتوکسين به حدود ۱۶ نانوگرم به ازای هر گرم پسته می ‌رسد.

گرچه از نظر استانداردهای بهداشتی پسته‌ ايرانی قابل صدور به کشور آمريکاست اما محدوديت‌ های سياسی منجر به بسته بو دبازارهای اين کشور به روی صادرات پسته ايرانی‌ شده استن

بر اساس برآورد کارشناسان سازمان جهانی بهداشت و سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد استفاده از پسته آلوده به ميزان استانداردهای آمريکا و ايران در کشورهای اروپايی منجر به افزايش تعداد مبتلايان به سرطان کبد خواهد شد.

نگرانی از افزايش مبتلايان به سرطان کبد در کشورهای اروپايی که ميزان ابتلا به ساير بيماری‌ های کبدی نظير هپاتيت بی در اين کشورها نيز بسيار پائين‌ تر از نقاط ديگر جهان است باعث شده تا صادرات پسته ايرانی به اروپا با سختگيری‌ های بهداشتی بيشتری همراه شود.

در کنار نتايج مرتبط با آلودگی پسته ايرانی، نتايج حاصل از تحقيقات گروه ‌های اروپايی نيز نشان می ‌دهد ميزان آلودگی در بسياری از کشورهای اروپايی نيز بسيار بيشتر از استانداردهای همان کشورهاست.

به عنوان مثال در حالی که مجموع ميزان آلودگی برای پسته در اروپا نبايد بيش از ۴ نانوگرم به ازای هر گرم باشد، اما ۵/۱۱ (يازده و نيم) درصد از محصول پسته‌ بريتانيا و ۵/۹ (نه و نيم) درصد از محصول پسته‌ سوئد دچار آلودگی بيش از استاندارد است. با اين حال آلودگی پسته‌ ايرانی که مشتريان بيشتری دارد به مراتب از آلودگی محصولات داخلی اروپا بيشتر است.

به عقيده پژوهشگران آنچه باعث آلودگی بيش از حد پسته ايرانی به افلاتوکسين شده استفاده از روش‌ های سنتی در برداشت، انبارداری و نقل و انتقال محصول پسته است که عليرغم تلاش ‌های سازمان مرتبط با صنعت پسته در ايران، روش‌ های سنتی همچنان به حد قابل قبولی ارتقا پيدا نکرده‌ اند.

مغز پسته سرشار از دو اسيد چرب ضروری برای بدن به نام‌ های لينولئيک و لينولنيک است. قارچ آسپرژيلوس در شرايط مساعد به مغز پسته حمله می‌ کند و با پوسيده کردن آن منجر به توليد سمی به نام افلاتوکسين می‌ شود که در اثر تجمع در بافت ‌های کبدی به بروز سرطان کبد می ‌انجامد.

.

Wednesday, October 18, 2006

'افزايش کلسترول خوب، خطر سکته قلبی و مغزی را کاهش می دهد'

يک آزمايش گسترده بين المللی در حال اجرا است که هدف از آن روشن کردن اين موضوع است که آيا مداوا برای افزايش آنچه که کلسترول خوب خوانده می شود می تواند از سکته قلبی و مغزی جلوگيری کند يا نه.

کلسترول خوب- يعنی تراکم زياد ليپوپروتئين-DHL- می تواند خطر بيماری های قلبی را با خارج کردن چربی از جريان خون، کاهش دهد.

در اين مداوا، افزايش مقدار ليپوپروتئين همراه با داروهايی است که کلسترول های بد را که می تواند خطر بيماری قلبی را افزايش دهد کاهش می دهد.

اين تحقيقات که دانشگاه اکسفورد در آن پيشگام است بر روی ۲۰ هزار داوطلب صورت می گيرد.

برای اينکه بيماری بتواند در اين تحقيقات شرکت کند بايد در گروه سنی ۵۰ تا ۸۰ سال قرار داشته و سابقه بيماری قلبی، سکته مغزی و يا بيماری های عروقی را داشته باشد.

نزديک به ۷۵۰۰ زن و مرد از سراسر بريتانيا برای شرکت در اين تحقيقات انتخاب خواهند شد. داوطلبانی از چين و کشورهای اسکانديناوی بقيه بيماران داوطلب برا ی شرکت در تحقيقات را تشکيل می دهند.

ماده اصلی در داروی آزمايشی نياسين، است که که ثابت شده کلسترول خوب را بين يک چهارم تا يک پنجم افزايش می دهد و در عين حال ميزان چربی مضر يعنی تريگليسيريد، را کاهش می دهد.

ولی استفاده درازمدت از نياسين در بيماران دارای عوارض جنبی ناراحت کننده از جمله التهاب و برافروختگی است.

برای مقابله با اين عوارض، نياسين را با داروی ديگری موسوم به پروستاگلاندين D2- ترکيب می کنند که می تواند مانع توليد ماده ای شود که موجب برافروختگی شخص می شود.

تيم واحد آزمايشات کلينيکی در اکسفورد، سابقا آزمايشات مهم در باره محافظت قلب را انجام داده است که نشان داد با استفاده از استاتين ها برای کاهش کلسترول بد يا افزايش کلسترول های خوب، می توان از يک سوم سکته های قلبی يا مغزی جلوگيری کرد.

ولی در ميان کسانی که هم اکنون دارای بيماری های عروقی هستند، حتی با وجود مصرف استاتين ها ،خطر به قوت خود باقی می ماند و برای کاهش کلسترول های بد کار زيادی نمی توان کرد. بهمين جهت است که پژوهشگران در حال تحقيق برای پيدا کردن راه هايی هستند که در عين حال ميزان کلسترول خوب نيز افزايش يابد.

گردو 'با چربی های ناسالم می جنگد'

براساس تحقيقات تازه خوردن گردو بعد از غذا ممکن است باعث کاهش آسيب هايی شود که غذاهای چرب به سرخرگ ها وارد می کنند.

تصور می شود گردو غنی از ترکيباتی باشد که تا حدودی از سفت شدن سرخرگ ها جلوگيری و به حفظ انعطاف پذيری آنها کمک می کند.

تيمی از محققان بيمارستان "کلينيکو" در بارسلون اسپانيا مصرف روزانه 28 گرم گردو را توصيه کرده است.

نتايج اين مطالعه که در نشريه "کالج آمريکايی قلب شناسی" چاپ شده است همچنين نشان داد که خواص گردو برای سلامتی از روغن زيتون بيشتر است.

بخشی از بودجه اين تحقيق را "کميسيون گردوی کاليفرنيا" تامين کرده است.

محققان 24 فرد بزرگسال را که سطح کلسترول خون نيمی از آنها نرمال و نيم ديگر کمی بالا بود مورد مطالعه قرار دادند.

به هر يک از دو گروه به فاصله يک هفته دو وعده سوسيس نمک سود (سالامی) پرچرب و پنير داده شد.

در يک وعده يک قاشق چايخوری روغن زيتون و برای وعده ديگر 8 دانه مغز گردو به غذا اضافه شد.

آزمايش ها نشان داد که هم روغن زيتون و هم گردو به کاهش تورم و اکسيداسيون مضر در سرخرگ ها که ناشی از خوردن وعده غذايی پرچرب است کمک می کند.

انعطاف پذيری

تصور می شود که تورم و اکسيداسيون سرخرگ ها به مرور زمان باعث سخت شدن جداره رگ ها و افزايش خطر بيماری قلبی و سکته مغزی شود.

با اين حال افزودن گردو، برخلاف روغن زيتون، صرفنظر از ميزان کلسترول همچنين به حفظ انعطاف پذيری و خاصيت ارتجاعی سرخرگ ها نيز کمک کرد.

اگر سرخرگ ها خاصيت ارتجاعی خود را حفظ کنند، در آن صورت هر وقت بدن نياز به افزايش جريان خون داشته باشد می توانند گشاد شوند.

دکتر اميليو راس محقق اصلی اين مطالعه گفت که مصرف غذاهای پرچرب توليد اکسيد نيتريک توسط لايه داخلی سرخرگ را مختل می کند؛ ماده ای که وجود آن برای حفظ خاصيت انعطاف پذيری قلب لازم است.

گردو حاوی آرگينين، يک آمينو اسيد است که بدن از آن برای توليد اکسيد نيتريک استفاده می کند.

گردو همچنين حاوی آنتی اکسيدان ها و اسيد آلفا-لينولنيک (ALA)، يک نوع اسيد چربی اومگا-3 نباتی با خواص بهداشتی است.

دکتر راس درحال شروع مطالعه ديگری است تا ببيند آيا "اِی ال اِی" گردو می تواند به کسانی که از ضربان نامنظم قلب رنج می برند کمک کند يا خير.

وی هشدار داد مردم نبايد هر چه می خواهند بخورند با اين فرض که مصرف گردو بعد از غذا، تمام زيان های آن را جبران خواهد کرد.

کاسنی ايرانی: شناسايی گونه های جديد

گرچه برای ساليان دراز و در ميان کهنسالان ايرانی مصرف جوشانده گل کاسنی راهی برای برطرف کردن تشنگی مفرط بوده با اين حال هنوز اطلاعات کاملی درباره تنوع اين گياه که نوع وحشی آن همواره از ارزش دارويی بيشتری برخوردار بوده در دست نيست.

اما اکنون نتايج يک تحقيق جديد که با همکاری پژوهشگران ايرانی در دانشگاه تهران و موسسه گياهشناسی بارسلون انجام شده نشان می ‌دهد 16 گونه‌ جديد از کاسنی در ايران وجود دارد که تا پيش از اين گزارشی از وجود آن‌ها منتشر نشده است.

کاسنی‌ها از نظر علمی در راستهی گل‌های مينا قرار می‌گيرند و تا پيش از اين گمان برده می‌شد که تنها در نواحی کوهستانی و سردسير ايران يافت می‌شوند.

نتايج تحقيق جديد که در شماره ماه ژوئيه نشريه انجمن لينه لندن به چاپ رسيده نشان می‌دهد علاوه بر نواحی سردسير ايران حتی در استان گرم و خشک سيستان و بلوچستان نيز می‌ توان گونه‌هايی از کاسنی يافت.

گرچه در بعضی منابع گياه شناسی از اين شانزده گونه گياه جديد گاه به عنوان گياهان متفاوت از کاسنی نام برده شده اما اکنون پژوهشگران نشان داده‌اند که همگی اين گونه‌های جديد از نظر ژنتيکی همان نوع کاسنی هستند.

بنابر نتايج مطالعه جديد، پراکندگی جغرافيايی کاسنی‌ها در ايران از سلماس در آذربايجان غربی تا سرخس در شمال خراسان و از تايباد در استان سيستان و بلوچستان تا درود در استان لرستان و بالاخره تا کناره‌های درياچه تار در استان تهران است.

از آنجايی که اسپانيا يکی از شرکای تجاری ايران در زمينه صادرات گياهان دارويی و صنعتی است شناسايی و ثبت گونه‌های جديد کاسنی در ايران برای امر صادرات حائز اهميت است.

Monday, July 24, 2006

چشم گويای بروز اولين مراحل بيماری آلزايمر

دانشمندان معتقدند که مراحل اوليه اختلال مغز (آلزايمر) را می توان با يک آزمايش ساده چشم، مشابه آنچه که معمولا برای اندازه گيری فشار چشم و بيماری قند انجام می شود، تشخيص داد.

گروهی از محققان بيمارستان "بريگهام و زنان" شهر بوستون آمريکا، با استفاده از يک دستگاه ليزر، عدسی چشم را برای رديابی علائم اوليه بيماری آلزايمر مورد آزمايش قرار داده است.

اين دستگاه توانسته است پروتئين "بتا - آميلويد"، که در مغز مبتلايان به آلزايمر يافت می شود، را رديابی کند.

اين گروه، که دکتر لی گلداستاين سرپرستی آن را برعهده داشته، به کنفرانسی در اسپانيا گفت که اين آزمايش در مورد موش های آزمايشگاهی موفق بوده است.

در جريان آزمايش ها، تابش کوتاه مدت نور مادون قرمز به چشم چهار موش مبتلا به آلزايمر و چهار موش سالم، با موفقيت نشان داده که کدام يک به اين بيماری مبتلاست.

دکتر گلداستاين و گروه همکارانش پيش بينی می کنند که با اين آزمايش نه تنها مراحل اوليه زوال مغز را می توان تشخيص داد بلکه همچنين سرعت پيشرفت و واکنش افراد به درمان های موجود را می توان اندازه گيری کرد.

در حال حاضر آزمايش ساده ای برای تشخيص اختلال مشاعر وجود ندارد. اين بيماری معمولا بعد از فوت فرد و در جريان تشريح مغز وی معلوم می شود.

ذرات پروتئين آميلويد شبيه نوعی غيرعادی از بيماری آب مرواريد چشم به نظر می رسد. اما علت وجود اين ذرات در عدسی چشم، با بيماری آب مرواريد معمولی - که به دليل سن بالا ايجاد می شود - متفاوت است.

دانشمندان اذعان دارند که پيش از آنکه بتوان از اين آزمايش برای رديابی بيماری آلزايمر استفاده کرد، تحققيات گسترده تری بايد صورت بگيرد.

واكسن ضد سرطان رحم

اين واكسن در اصل ضد سرطان نيست، بلكه واكسن ويروسى است كه فرد را در مقابل شايع‌ترين بيماريهاى ويروسى رحم ايمن خواهد كرد. هرچند عوامل ابتلا به سرطان رحم مانند ساير بيماريهاى سرطانى كاملأ شناخته نيستند، اما درصد بالايى از بيماران مبتلا به اين نوع سرطان سابقه ابتلا به بيماری‌هاى ويروسى رحم (بخصوص دهانه رحم) دارند.

خبر ساخته شدن واكسن سرطان رحم مدتى پيش در صدر اخبار علمى قرار داشت. اين واكسن كه در سه نوبت زمانى تزريق مى‌شود، پس از تأييد كارشناسان مجوز توليد گرفته و وارد بازار دارويى امريكا شده است. مركز تحقيقاتى متخصصان زنان اروپا اعلام كرده است پس از تكميل تحقيقات پزشكى در مورد نحوه اثر اين واكسن، كه تا كنون مثبت ارزيابى شدند، احتمالأ تا پايان سال جارى ميلادى مجوز توليد و تزريق واكسن در اروپا نيز تصويب خواهد شد.

هرچند عوامل ابتلا به سرطان رحم مانند ساير بيماريهاى سرطانى كاملأ شناخته شده نيستند، اما درصد بالاى از بيماران مبتلا به اين سرطان سابقه ابتلا به بيماريهاى ويروسى دارند.

سرطان رحم بعد از سرطان سينه مهمترين علت مرگ و مير زنان پانزده تا چهل وچهار ساله در كشورهاى پيشرفته به شمار مى‌آيد. متأسفانه اين نوع سرطان به سرعت در بدن گسترش پيدا مى‌كند و در موارد پيشرفته ساير ارگانهاى داخلى مانند استخوانها و كبد را هم درگير بيمارى مى‌كند. لازم به ذكر نيست كه علل مرگ و مير زنان در كشورهاى كمتر توسعه يافته عواملى مانند بىاطلاعى زنان عدم رعايت بهداشت و كمبود سطح امكانات است.

Nadja Harbeck ناديا هاربرك پزشك متخصص زنان كه مدت هفت سال است همراه تيم تحقيقاتى كلنيك Rechts der Isar در مونيخ آلمان در زمينه سرطان رحم تحقيق مى‌كند مى‌گويد:” از نظر اطلاعاتى در مورد سرطان رحم در جايگاه خوبى قرار داريم، اين واكسن كه در امريكا مجوز تزريق گرفته است. اين واكسن پيشگيرى است يعنى اينكه ما فرد را واكسينه مى‌كنيم و اميدواريم كه اين زنان مبتلا به اين نوع بيماريهاى ويروسى نشوند‌، كه پيامدش فراهم شدن زمينه بروز سرطان رحم است. اين گام بزرگى است، اما مفهومش اين نيست كه در آينده مى‌توانيم از روشهاى پيشگيرى و چكابهاى دوره‌اى صرفنظر كنيم، به اين علت كه ما تنها بيمار را بدين وسيله، نسبت به ويروس خاصى ايمن مى‌كنيم. بيمار در برابر ساير انواع ويروس‌هايى كه مى‌توانند منجر به توليد سرطان رحم شوند حتى اگر به ندرت، ايمن نيست.“

نگاهى به آمار بيماران سرطانى امريكا و اروپا نشان مى‌دهد كه هفتاد درصد اين بيماران پيش از ابتلا به سرطان به دفعات به بيمارهاى ويروسى رحم مبتلا شده بودند. مى‌توان ادعا كرد كه تزريق واكسن فرد تا هفتاد درصد در برابر احتمال ابتلا به سرطان رحم ايمن مى‌كند‌.اما سى‌درصد خطر باقى مانده را عواملى مانند فشار خون بالا، مصرف داروهاى هورمونى ويا مصرف طولانى مدت داروهاى ضد باردارى تشكيل مى‌دهند،به همين جهت حتى با تزريق واكسن،انجام چكاب‌هاى ششه ماهه پاپ‌اسمير و آزمايش خون همچنان ضرورى است.

نكته ديگر اينجاست كه با وجود تأييد جامعه پزشكى امريكا و مثبت ارزيابى شدن اثر تزريق واكسن بسيارى از گروههاى سنتى و مذهبى امريكا به علت آنكه اين واكسن قبل از سن بلوغ دختران و در مجراى تناسلى تزريق مى‌شود و احتمال ابتلاى خفيف به بيمارى، مانند هر واكسيناسيون ديگرى‌، وجود دارد، با اين روش مخالفت كرده‌اند. نكته مهم ديگر قيمت دويست و پنجاه دلارى يك دوره سه نوبتى اين واكسن است كه در حال حاضر توسط شركتهاى بيمه نيز پرداخت نمى‌شود، در نتيجه تا زمان توليد انبوه و ارزان قيمت واكسن استفاده از آن همگانى نخواهد بود.

بهترين توصيه براى جلوگيرى از ابتلا به سرطان رحم پس از رعايت بهداشت، انجام تست‌هاى تشخيص ازمايشگاهى است. از آنجا كه ابتلا به سرطان رحم با نشانه خاصى همراه نيست تكرار شش‌ماه اين تست‌ها بخصوص براى زنانى كه سابقه اين بيمارى در خانواده آنها وجود دارد ضرورى است. در صورت تشخيص به موقع بيمارى شانس زنده ماندن بيمار بالاست.

ساعت درونى‌مان چيست؟

صبح زود از خواب بيدار مى‌شويد؟ يا نه! اگر فرصت داشته باشيد تا دم ظهر هم مى‌خوابيد! اگر سحرخيز نيستيد نگران نباشيد، بنا نيست به تنبلى محكوم شويد، ساعت درونى‌تان به گونه ديگرى تنظيم شده است!

آدمهاى سحرخيز كه صبح زود بدون زنگ ساعت از خواب بيدار مى‌شوند، سر حال و پرانرژى و با تمركز كامل روزشان را شروع مى‌كنند. دسته دوم آدم‌هايى هستند كه شب تا دير وقت بيدار مى‌مانند، حتى اگر كار خاصى نداشته باشند، در عوض صبح زود بلند نمى‌شوند. براى اين آدمها جدا شدن از رختخواب غم‌انگيزترين قسمت روز است، چند ساعتى هم طول مى‌كشد تا تمركز پيدا كنند و سرحال بيايند.

اين موضوع جالب بحث علمى جامعه پژوهشگران اروپا در نشستى بود كه به تازگى در مونيخ آلمان برگزار شد. تيل روننبرگ Till Roenneberg پروفسور بخش روانشناسى پزشكى از دانشگاه مونيخ مى‌گويد: ”هر كدام از ما يك ساعت درونى داريم، مثل همين ساعت واقعى. براى چى ما از ساعت استفاده مى‌كنيم؟ براى اينكه، مثلأ مى‌خواهيم بدانيم چه وقت بايد راه بيافتيم تا سر ساعت به محل كارمان برسيم. ساعت درونى‌مان هم تقريبأ همينطور كار مى‌كند. مثلأ زمان مشخصى بايد حرارت بدن بالا برود يا ترشح هورمون‌هاى مخصوصى افزايش پيدا كند تا بدن دو ساعت بعد آماده برخواستن از خواب شود.“

ساعت درونى در واقع پاسخ تكامل به تحولات نورى و حرارتى پيرامون ماست. به زبان ساده‌ تنظيم فعاليت‌هاى بدنى مناسب در روز و شب، هدايت و تنظيم اين ساعت ژنتيكى است، به همين‌خاطر در هر كدام از ما متفاوت عمل مى‌كند. مثلأ اين ساعت مشخص مى‌كند كه چه وقت بدن ما نياز به خواب دارد و يا چه وقت زمان برخواستن از خواب است. برنامه ساعت درونى آدم‌هاى سحرخيز با برنامه ساعت درونى آدمهاى شب‌زنده‌دار متفاوت است.

روننبرگ اضافه مى‌كند: ”تفاوت زمانى ساعت درونى ميان آدم‌هاى خيلى سحرخيز و آدمهاى خيلى شب زنده‌دار گاه حتى تا دوازده ساعت هم مى‌رسد، طورى كه گاه وقتى يكى به رختخواب مى‌رود ديگرى تازه از خواب بلند شده است.“

اما اين ساعت درونى يكنواخت كار نمى‌كند. يكى از نكات مهم در تنظيم اين ساعت، سن است. مثلأ بچه‌هاى كوچك، شايد براى اينكه به پدر و مادرشان نشان بدهند بچه‌دارى يعنى چه؟! صبح اول وقت بيدارند! با افزايش سن اين ساعت عقب مى‌رود. در سنين نوجوانى شب زنده‌دارى به اوج مى‌رسد. اما از بيست سالگى به بعد هرچه كه سن بالاتر مى‌رود تحمل بدن براى شب زنده‌دارى كمتر مى‌شود. در اين ميان يك نكته‌ در مورد هر دو دسته آدمها، سحرخيز يا ‌شب‌زنده‌دار صدق مى‌كند، وقتى برنامه زندگيمان با اين ساعت تنظيم نيست، بدن در حالت استرس قرار مى‌گيرد.

كارشناسان اين زمينه مثل روننبرگ معتقدند: ” وقتى من ساعت درونى دارم كه دو سه ساعت عقب‌تر از ساعت بيرونى كار می‌كند مثل اينكه بخواهم در مسكو كار كنم درحاليكه در مونيخ زندگى مى‌كنم.“ اين تفاوت زمانى فشارى است كه به مرور زمان خود را نشان مى‌دهد. نكته جالب توجه اينجاست كه اين فشار موجب بروز عاداتى مثل سيگارى شدن مى‌شود. هر چقدر اين تفاوت زمانى بيشتر باشد احتمال اينكه فرد سيگارى شود بيشتر است. نتيجه بررسى‌هاى نشان مى‌دهند افرادى كه ساعت درونی‌شان با ساعت معمول از چهار ساعت بيشتر تقاوت دارد شصت درصد بيشتر از افراد ديگر سيگارى مى‌شوند.

اما، تنظيم اين دو ساعت با هم گاهى مقدور نيست، وقتى بايد ساعت هفت صبح سر كار باشيم ولى تا ساعت نه هنوز گيج خوابيم چاره چيست؟ پاسخ: اول، نور بيشتر در محيط كار و محل زندگى. واقعيت اين است كه بيشتر ما به اندازه كافى نور دريافت نمى‌كنيم. كمبود نور يعنى سحرخيزها سحر خيزتر مى‌شوند، شب زنده‌دارها هم صبح ديرتر از خواب بلند مى‌شوند. دو، سعى كنيم عادات و روش زندگيمان را تا جايى كه مقدور است با ساعت درونی‌مان تنظيم كنيم.

روننبرگ معتقد است: ”تنظيم ساعت كار با ساعت درونى قدم بزرگى است. می‌دانيد اينگونه خلاقيت و سازندگى نيروى كار جامعه چقدر بالا مى‌رود.“ البته براى بالا بردن خلاقيت كه نمى‌توان نظام اجتماعى را بر هم زد. مثلأ فكر كنيد براي بالا بردن خلاقيت نوجوانان‌، از چهارده‌سالگى به بعد دانش آموزان به جاى ساعت هشت صبح ساعت نه و يا ده به مدرسه بروند!

Saturday, July 01, 2006

خواب نيمروزی، تنبلی يا نياز طبيعی؟

هوا داغ است و در اداره گير افتاده ايد؟ نگرانيد که ناگهان سر خود را روی ميز بگذاريد و به خواب رويد؟ مؤسسه روز ملی خواب نيمروزی اخيراً اعلام کرد که شواهد موجود نشان می دهد که دو مرتبه خواب در شبانه روز کاملاً طبيعی است.

جلوی کامپيوتر نشسته و چشمان خود را به سختی باز نگه می داريد، نور آفتاب از پنجره به داخل اتاق کارتان می تابد و به شما می گويد که سخت نگيريد و قدری استراحت کنيد اما شما همچنان سعی می کنيد به خستگی خود پاسخی ندهيد و سرسختانه به کار ادامه می دهيد.

سازماندهندگان روز ملی خواب نيمروزی که اين هفته برگزار شد می گويند که شما در اشتباهيد.

آنها می گويند که بدن ما به گونه ای طراحی شده است که به خواب نيمروزی احتياج دارد.

سرحال آوردن اعضا و جوارح

نوک کينگزلی سخنگوی مؤسسه آگاهی خواب نيمروزی می گويد: "بيشتر مردم در طول روز استراحتی نمی کنند و تمام روز بيدار می مانند اما آنها خود را فريب می دهند، اگر آنها خسته هستند احتمال بيشتری وجود دارد که مرتکب خطا شوند زيرا نمی توانند بروشنی فکر کنند".

مردان مشهوری نظیر چرچیل، داوینچی و ناپلئون عادت به خواب نیمروز داشتند

او می گويد خواب نيمروزه کوتاه مدت اين مشکل را حل می کند، خواب نيمروزی يعنی به درخواست "بدنمان گوش می کنيم."

وی می افزايد: "انرژی ما دوازده ساعت پس از عميق ترين لحظه خواب شبانه دچار افت می شود، ما خواب آلود می شويم و دمای بدنمان افت می کند، خواب نيمروزه کوتاه ما را سرحال می آورد."

اما چرا ما خواب نميروزه نداريم؟

اگر شما بگوييد که می خواهيد روزی يک ساعت در هنگام نهار ورزش کنيد همکارانتان به شما به عنوان الگو می نگرند اما اگر بگوييد که می خواهيد روزی يک ساعت خرخر کنيد، آيا به همان اندازه مورد تأييد قرار می گيريد؟

نوک کينگرلی می گويد: "خوابيدن از نگاه بسياری يعنی تنبلی، اين در حالی است که اين دو هيچ ربطی به يکديگر ندارند، خواب يعنی پاسخ به نيازی طبيعی، اگر کمپانيها نگاه بلندمدت تری داشتند متوجه می شدند که خواب نيمروز عملکرد کارکنان آنها را بهبود می بخشد."

به نظر او، در تابستان که مشکل خواب آلودگی بيشتر می شود خواب نيمروزی کوتاه کمک زيادی به همه می کند.

تا پيش از انقلاب صنعتی که ساعات کار مشخصی به همراه آورد، برای مردم شمال اروپا کاملاً عادی بود که بعدازظهر قدری استراحت کنند.

آن زمان مردم می خواستند برای شب نشينی و ميهمانی شام سرحال باشند به همين خاطر چند ساعتی را حوالی ساعت چهار بعدازظهر می خوابيدند.

پس از آن، سرحال و گرسنه از خواب بيدار می شدند و شام می خوردند؛ آنها از نيمه شب تا هنگام روشنايی صبح به خواب می رفتند.

محروميت از خواب

جيم هرون مدير مرکز تحقيقات خواب در دانشگاه لابرو ميگويد که اين الگو انطباق بيشتری با نياز طبيعی انسانها دارد.

وی می گويد: "ما به گونه ای طراحی شده ايم بايد در طول شبانه روز دو بار بخوابيم. يک خواب طولانی در هنگام شب و يک خواب کوتاه بعد از ظهر."

به گفته پروفسور هرون افرادی که تمايل به خواب نيمروزه دارند خوب است که حدود پانزده دقيقه در روز استراحت کنند.

خواب بيش از آن مفيد نخواهد بود زيرا وقتی از خواب بيدار می شويد احساس می کنيد که سرتان سنگين شده است.

اما او هشدار می دهد که بعضی خستگيها ناشی از دير رفتن به تختخواب است و ربطی به نياز طبيعی بدن ما ندارد.

چقدر ما به خواب احتياج داريم؟ به گفته پروفسور هورن بين هفت تا هفت ساعت و نيم خواب روزانه کافی است.

وی اين ادعا را که محروميت از خواب معضل همه گير دنيای مدرن است رد می کند و می گويد: "اين حقيقت ندارد که مردم صد سال پيش بيشتر می خوابيدند."

Sunday, June 18, 2006

وقتی پیری، موهایمان را رنگ می زند


تقریباً هیچ خانم بالای 35 سالی وجود ندارد كه هنگام نگاه كردن در آینه به موهای سفید خود دقت نكند و به فكر چاره ای برای پوشاندن آنها نباشد. چه اتفاقی برای موهایمان می افتد كه با گذشت زمان خرمن مشكی و زیبای روی سرمان سفید می شود و روزی فرامی رسد كه فقط عكس های فعلی ‌شاهد این سیاهی باشند؟‌!

رنگ مو و مطالب مربوط به آن موضوع جالب و پیچیده ای است‌ ‌و جدا از آنكه عامل زیبایی است، محافظ و نگهبان سر در مقابل اشعه ماوراء بنفش هم‌ ‌هست. در پایین ترین لایه پوست و در محل پایه و تكیه تار مو سلول‌هایی به نام‌ ‌ملانوسیت قراردارند كه دائماً تركیبی با نام ملانین را تولید می كنند و همین‌ ‌ملانین است كه عامل رنگ داشتن تار موی رشد كرده است .
سلول‌های رنگدانه ای مو برای ساخت ملانین به‌ ‌آنزیم‌های خاصی نیاز دارندو براساس تفاوت آنزیم های شركت كننده ، نوع خاص از ملانین را تولید می كنند: طیف قهوه ای تا سیاه وطیف زرد تا قرمز .
اما واقعیت این است كه سفیدشدن مو، هیچ ربطی به نوع ملانین موجود در بدن ما یا‌ ‌به عبارتی تیره یا روشن بودن موهایمان ندارد. این اتفاق برای همه می افتد. اما‌ ‌طبیعی است كه حضور موی سفید در میان موهای مشكی و به اصطلاح پركلاغی زودتر از موهای ‌روشن مشخص می شود و متا‡سفانه سن و سال را برملاء می كند‌!
سفید شدن مو در مردان‌ ‌در حدود 30سالگی و در زنان در35سالگی رخ می دهد (اما از آنجایی كه سن خانم ها‌ ‌معمولاً از 30 سال بیشتر نمی شود كمتر در میان آنها موی سفید می بینیم و اصلاً این مسئله ربطی به رنگ موهای مدل به مدل موجود در بازار ندارد)!
ملانوسیت‌ها هر 10 سال 10 تا 20درصد از ظرفیت‌ ‌تولید رنگ خود را از دست می دهند. اگرچه چگونگی از دست دادن این رنگدانه‌ها دقیقاً‌ ‌مشخص نیست، اما می دانیم در نخستین مراحل خاكستری شدن مو، ملانوسیت هنوز به‌صورت غیرفعال وجود‌ ‌دارند.
وقتی ملا‌ئوسیت كاملا‌ فاقد رنگدانه شود، مو سفید و اگر تعداد ملا‌ئین یك تار مو كمتر از حالت عادی شود آن مو خاكستری و نقره‌ای می شود و دقیقا به همین خاطر است كه نوع سفیدی موی مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها با سفیدی موی افرادی كه به قول معروف موهای جوگندمی دارند فرق می كند.

غذاهای موسیاه كن
بله. تجربیات و یافته‌های موجود حاكی است كمبود فلزاتی همچون منگنز، روی، تیتانیوم، آهن و مس ازعوامل اصلی در سفید شدن و شكنندگی موها به حساب می آیند. طبق نظر متخصصان تغذیه افرادی كه دچار سفیدی مو هستند باید مصرف با پوست میوه‌هایی همچون سیب، گلابی، هلو و همه میوه‌هایی كه سرشار از فلزات گوناگون خصوصا فلز منگنز هستند را در برنامه غذایی خود بگنجانند.
همچنین، مصرف سبزیجاتی همچون سیر، پیاز، موسیر، تره كه دارای فلز منگنز هستند به دلیل كاهش فشار خون و از بین بردن عوامل سد كننده جریان خون به پیاز مو نیز از سفید شدن موها پیشگیری می كند. یافته های موجود نشان می دهد در میان داروهای گیاهی، جوشانده سبوس گندم و خوردن سنبل الطیب پخته شده نیز در حفظ رنگ مو و كاهش موهای سفید موثرند .
خوردن روزانه یك قاشق مرباخوری ‌از پودر سبوس برنج كه با كمی شكر یا نبات ساییده شده مخلوط شده و قرار دادن نان جو در دستور رژیم غذایی افرادی كه موهایشان سفید شده ،در درمان سفیدی مو موثر است . مس نیز از جمله عناصری است كه می تواند بر پوست و مو تاثیر بگذارد و حتی از سفید شدن موی سر هم پیشگیری كند.خوراكی هایی همچون نخود فرنگی، قارچ، سیب‌زمینی، آجیل، لوبیا، عدس، گوجه‌فرنگی، موز، آلو و سویا از جمله غذاهایی هستند كه مقدار قابل توجهی مس در خود جای داده‌اند.

فقط پیری سفیدمان نمی كند
سفید شدن موها یكی از آشكارترین نشانه‌های بالا رفتن سن است، اما همیشه سفید شدن به علت بالا رفتن روزهای زندگی نیست و عواملی همچون: كمبود ویتامین‌ B12،‌ ‌بیماری تیروئید، نوعی بیماری سیستم ایمنی، سیگار كشیدن (كه 4 برابر سرعت سفید شدن مو در سیگاریها نسبت به افراد غیر سیگاری بیشتر است)، كم خونی، رژیم‌های سخت و‌ ‌طولانی مدت، عوامل ارثی، بیماری ها و افزایش گلبول‌های سفید خون نیز باعث سفیدی زودهنگام و بیش از حد موها می شوند‌. ‌در تعریف ، سفید شدن موی انسان سفید پوست زود تر از 20 سال و سیاه پوست زود تر از 30 سال را سفید شدن زود رس مو می گویند. البته نسبت به عوامل‌ ‌تغذیه ای و ژنتیكی حدود سنی ذكر شده تغییر می كند. از طرفی در برخی افراد موها بسیا ر زود شروع به سفیدشدن می كند (در دوران‌ ‌دبیرستان یا دانشگاه) كه باید گفت، شروع این اتفاق بستگی به ژنی دارد كه از‌ ‌والدینمان به ارث می بریم، همه كه نباید خانه و ویلا و ثروت های آنچنانی به ارث‌ ‌ببرند، بعضی ها هم سفیدی مو، بیماری، كچلی، و ... را به فرزندان هدیه می كنند مهم‌ ‌این است كه به یاد هم باشیم‌!!
برخی افراد تصور می كنند یك فشار عصبی شدید یا هول و هراسی ناگهانی باعث‌ ‌می شود موها یك شبه سفید شوند، اما دیدگاه‌های علمی با این ادعا سازگار نیستند‌. ‌سوِالی كه‌ ‌برای بسیاری از خانم‌ها مطرح می شود، این است كه آیا رنگ كردن مو می تواند عامل سفید شدن زودهنگام و سریع آن باشد؟‌!
خیر، ممكن است رنگ كردن‌های پیاپی مشكلات دیگری را‌ ‌برای مو ایجاد كند، اما باعث سفید شدن غیر طبیعی آن نمی شود‌.

دانستنی های باریك تر از مو
)1 موی بدن‌ ‌و صورت هم مثل موی سر خاكستری می شود، اما معمولاً این اتفاق بعد از تغییر رنگ موی ‌سر به وجود می آید‌.
)2 اولین موی سفید روی سر در شقیقه ها ظاهر می شود و پس از‌ ‌آن نوبت به تاج سر و بقیه نقاط پشتی سر می رسد‌.
)3 برخلاف اعتقاد خیلی ها، كندن‌ ‌موی سفید باعث سفید شدن موهای سیاه نمی شود، بلكه فقط همان یك تار مو مجدداً سفید‌ ‌رشد می كند و بقیه شرایط خاص خود را دارند‌.
)4 ساختار كلی مو با تغییر رنگ آن‌ ‌تفاوت نمی كند، البته موی سفید به علت چربی كمتر، كمی خشك تر به نظر می رسد‌.
)5 زنانی كه پیش از 35 سالگی موهای سفید بسیار زیادی دارند، تراكم استخوانی كمتری نسبت‌ ‌به افرادی كه موهایشان با سرعت معمول سفید می شود، دارند‌.
)6 هیچ رابطه ای بین‌ ‌طاسی سر و سفید شدن آن نیست و تضمینی وجود ندارد كه چون بسیاری از موهای شما ریخته‌ ‌است، موهای باقیمانده سفید نشود و یا بالعكس (شاید از هر دو نعمت بهره مند شوید) و مهم‌تر از همه اینكه: دانشمندان به دنبال یافتن روشی هستند تا قدرت و توان‌ ‌تولید را مجدداً به ملانوسیت‌ها بازگرداند و موها به رنگ اولیه خود دیده‌ ‌شوند. پس خوانندگان جوان ما نگران نباشند، مطمئناً قبل از آنكه موهای بچه های این نسل سفید شود، نتیجه تحقیقات آنها به بار می نشیند.
همه چیز با رنگ پاك می شود؟
برخی از موهای سفید، به‌ویژه موهای زبر و كلفت و خاكستری ‌رنگی كه در اطراف شقیقه‌ها می رویند، در برابر رنگ ‌مو مقاوم هستند یا در مقایسه با سایر موهای سفید به سرعت رنگ خود را از دست می دهند. برای رنگ شدن این گروه از موها در زمان رنگ كردن، ابتدا رنگ را روی موهای سفید این ناحیه بگذارید تا زمان طولانی تری برای جذب رنگ داشته باشند.موهای سفید باید حداقل 45 دقیقه آغشته به رنگ باقی بمانند. درجه رنگ‌موی انتخابی خود را برای موهای سفید بالاتر ببرید.اگر موهای سفید شما خیلی زبر و مقاوم در برابر رنگ باشد شاید‌ ‌لازم باشد كه قبل از رنگ كردن آنها را نرم كرد. به راهنمایی های سازندگان رنگ‌ها‌ ‌توجه كرده و همیشه قبل از گذاشتن رنگ، موهایتان را خشك نمایید. رنگی كه بر روی موی ‌خیس یا مرطوب گذاشته شده باشد رقیق شده و نتیجه رنگ رضایت بخش نخواهد بود.اگر در موهای شما ساقه روشن تر از ریشه باشد، اول ساقه موهای خود را رنگ كنید و بعد ریشه رنگ شود.پس از اتمام رنگ كردن اگر جنس موها زبر و خشن و تارهای سفید زیاد باشد از كلاه پلاستیكی استفاده نشود

چگونه می توان علائم حمله مغزی را تشخیص داد؟

در ضمن یک میهمانی «باربکیو»، پای دوستی لغزید و افتاد- اما کمی بعد به مابقی میهمانان که می خواستند با اورژانس تماس بگیرند، اطمینان را داد که حالش خوب است و تنها به خاطر کفشهای جدیدش، پایش بر روی آجری لغزیده است. دوستان کمک کردند تا او لباس خود را تمیز کرد و بشقاب دیگری برای غذا به او دادند .

«اینگرید» بعد از مدت کوتاهی حالش جا آمده و از میهمانی لذت برد.
غروب همانروز ، همسر «اینگرید» با دوستانش تماس گرفت و اطلاع داد که او را به بیمارستان برده اند و در ساعت 6 بعد از ظهر همانروز «اینگرید» متاسفانه فوت کرد. علت فوت او، ایجاد حمله مغزی در میهمانی تشخیص داده شد.
اگر میهمانان می دانستند چگونه علائم حمله مغزی را تشخیص دهند، شاید «اینگرید» می توانست هنوز در قید حیات باشد و آنانکه نکات زیر را نمی دانند، در شرایط نامساعد و ناامیدی از بین خواهند رفت.
خواندن این مطالب تنها چند لحظه از وقت شما را خواهد گرفت...

پزشکان متخصص مغز و اعصاب معتقدند اگر پزشک ظرف 3 ساعت پس از ایجاد حمله مغزی به بالین بیمار برسد، قادر خواهد بود به طور کامل علائم حمله مغزی را مرتفع کند...به طور کامل! آنها می گویند شرط اساسی این است که ظرف 3 ساعت می بایست بیماری تشخیص داده و درمان داروئی شود که البته این خود تا حدودی مشکل است.

چگونه می توان وقوع حمله مغزی را تشخیص داد؟
تنها کافی است این 3 موردرا با یاد آوری کلمه«STR» به خاطربسپارید. البته بعضی اوقات علائم حمله مغزی به سختی قابل تشخیص است.
چنانچه علائم این حملات به موقع شناسائی نشوند، می توانند منجر به صدمات جبران ناپذیری به مغز شوند.
امروزه پزشکان معتقدند که فردی که در کنار بیمار است می تواند با انجام 3 پرسش ساده، علائم حمله را تشخیص دهد:
1-«S»برای «Smile»(لبخند زدن). از بیمار بخواهید که لبخند بزند.
2-«T» برای «Talk» (صحبت کردن). از او بخواهید که جمله ساده ای را بگوید(جمله ای بامفهوم، همچون امروز هوا آفتابی است)
3- «R» برای «Raise Both Hands» (بالا بردن هر دو دست).
(قابل به ذکر است که یکی دیگر از نشانه های حملات مغزی این است که از بیمار بخواهید زبان خود را بیرون آورد. چنانچه زبان او پیچیده شده و یا به جوانب کشیده شود، این نیز خود می تواند نشانی از حمله مغزی باشد.)
چنانچه او در انجام هر یک از موارد فوق مشکل داشته باشد، حتماً با اورژانس تماس بگیرید و علائم را برای مأمور اورژانس توضیح دهید.

من باید چند پوند باشم؟


Medicalreports

پیروی از مد و همچنین علاقه به افراد مشهور (مانند خوانندگان و هنرپیشگان و مانكن ها) – آگاهانه و یا ناآگاهانه – از جمله عواملی هستند كه بر روی علاقه افراد به داشتن یك تیپ بدنی خاص یا تصور یك بدن ایده آل تاثیر میگذارد. تاثیری كه الزاما آنها را به وزن ایده آل شان نخواهد رساند اگر چه ممكن است برساند.
بالا رفتن وزن نیز چنانچه در اثر افزایش درصد چربی بدن رخ دهد، میتواند برای فرد خطرناك باشد.


آنچه باید بدانیم این است كه هر افزایش وزنی برای ما خطرناك نیست. به عنوان مثال، افزایش وزن در ورزشكاران امری است كه معمولا در اثر افزایش حجم و میزان عضلات رخ میدهد و در حقیقت بیانگر افزایش توده غیرچرب بدن است . تحقیقات نشان داده است كه افزایش میزان توده غیرچرب بدن تاثیر نامناسبی را بر سلامتی نخواهد داشت. همچنین افزایش وزن در دوران بارداری امری كاملا طبیعی و مربوط به چرخه بارداری می باشد و موجب حفاظت از جنین و سلامتی آن می‌باشد.

چگونه می‌توان وزن ایده‌آل خود را محاسبه نمود؟
به عقیده اكثر متخصصان میزان سه شاخص در تعیین وزن ایده‌آل مهم می‌باشد.
1. نسبت وزن به قد
2. دور كمر
3. ریسك ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی

1. وزن نسبت به قد: متخصصان امر سلامتی برای محاسبه نسبت وزن به قد از فرمول «شاخص توده بدنی» (BMI)یا Body Mass Index استفاده می‌كنند. BMI به دو روش محاسبه میشود:
BMI = (وزن بر حسب كیلوگرم) تقسیم بر (مجذور قد بر حسب متر)
BMI = (وزن بر حسب پوند* 703) تقسیم بر (مجذور قد بر حسب اینچ)

تحلیل BMI
BMI تنها یكی از شاخص های اندازه گیری ریسك سلامت در رابطه با وزن است. در ادامه این مقاله با شاخص های دیگر نیز آشنا خواهید شد.
BMIکمتر از 18,5 = BMI كم = كمبود وزن
BMI بزرگتر از 18,5 و کمتر از 24,9 = BMI متعادل = محدوده وزن ایده آل
BMI بزرگتر از 25 و کمتر از 29,9 = BMI زیاد = محدوده افزایش وزن
BMIبزرگتر از 30 = BMI خیلی زیاد = چاقی

2. دور كمر
ثابت شده است كه تجمع چربی در ناحیه شكمی میتواند موجب بالا رفتن هرچه بیشتر ریسك سلامتی شود. اندازه گیری دور كمر به عنوان یك شاخص مناسب در تعیین میزان چربی ناحیه شكمی استفاده میشود.
برای اندازه گیری دور كمر باید ناحیه بالایی سمت راست استخوان لگن را مشخص نمود و دور كمر را در همان ناحیه بوسیله متر اندازه گیری كرد.
متر را راحت به پوست بچسبانید اما سعی كنید كه بر پوست فشار نیاید . همچنین دور كمر باید در پایان یك بازدم طبیعی اندازه گیری شود.

3. بروز و یا ریسك بروز بیماری های مرتبط با اضافه وزن
افراد دارای بیماری های مرتبط با اضافه وزن مانند بیماری های قلبی و عروقی و همچنین كسانی كه ریسك ابتلا به اینگونه بیماری ها در آنها بالاست، حتی اگر دچار اضافه وزن خفیف هم باشند، لازم است برای رسیدن به وضعیت مطلوب تر سلامتی، وزن خود را بكاهند.
اگر به شما گفته شد دارای بیماری قلبی و عروقی یا دیابت 2 یا اختلال در خواب هستید، مطمئن باشید در گروه دارای ریسك بالای سلامتی بوده و نیازمند كاهش آن هستید. همچنین چنانچه بیش از دو مورد از موارد ذكر شده زیر در مورد شما صدق نماید، شما جزو گروه ریسك بالای قلبی هستید.
• جنسیت شما مذكر و سن شما بیشتر از 45 سال است.
• جنسیت شما زن است و سن شما بیش از 55 سال است و یا اینكه یائسه هستید.
• تعداد یك نفر یا بیشتر از اقوام درجه یك شما به مشكل قلبی حاد پیش از موعد دچار شده است . مشكل حاد قلبی پیش از موعد یعنی یكی از اقوام مرد زیر 55 سال و زن زیر 65 سال دچار مشكل حاد قلبی یعنی سكته قلبی یا مرك ناگهانی در اثر سكته دچار شده باشد.
•سیگاری هستید
• دارای فشار خون بالاتر از حد نرمال بوده و یا داروهای كاهش دهنده فشار خون میخورید.
•سطح LDL خونتان بالاست.
• سطح HDL خونتان پائین است.
• قند خون ناشتا و سطح قند خونتان بالاست.
بعضی دیگر از بیماری های جدی اما كم خطر تر كه معمولا افراد چاقی مبتلا به آنها معمولا به كاهش وزن و رسیدن به وزن ایده‌آل توصیه میشوند عبارتند از : بیماری های كیسه صفرا ، استئوآرتریت ، استرس بیش از حد ، بیماری های زنان مانند خونریزی زیاد هنگام عادت ماهیانه و یا قطع و عقب افتادن عادت ماهیانه .

چه كسانی باید از وزنشان بكاهند؟
افرادی كه یكی از موارد زیر در موردشان صدق نماید لازم است از وزنشان بكاهند.
• BMI بالاتر از 30 باشد.
• BMI بالاتر از 25 باشد و فرد مبتلا به بیماری های قلبی و عروقی یا یكی از بیماری های مرتبط با اضافه وزن باشد.
• BMI مساوی یا بالاتر از 25 باشد و فرد دارای دو علامت ریسك فاكتور بیماری های قلبی یا بیشتر از دو مورد از این علائم باشد.
• دور كمر در مردان بیش از 102 سانتی متر و در زنان بیش از 82 سانتی متر باشد البته مشروط به اینكه این افراد به بیماری های قلبی و عروقی یا بیماری های مرتبط با اضافه وزن مبتلا باشند.
• دور كمر در مردان بیش از 102 سانتی متر و در زنان بیش از 82 سانتی متر باشد البته مشروط به اینكه فرد دارای دو علامت ریسك فاكتور بیماری های قلبی یا بیشتر از دو مورد از این علائم باشد.
آیا راهی برای اندازه گیری میزان اضافه وزن و یا میزان چربی اضافه بدن وجود دارد؟
فرمول ها و جدول ها نمودار های زیادی برای وزن ایده ال وجود دارد .
آنچه متخصصین امر سلامتی را بیشتر از اضافه وزن نگران میكند درصد بالای چربی بدن است. به نظر می رسد اندازه گیری میزان و درصد چربی بدن راهی مطمئن و مفید در تعیین میزان ریسك فاكتورهای سلامتی باشد.
راههای زیادی برای اندازه گیری درصد چربی بدن وجود دارد. چند مورد از این راهها را برایتان ذكر میكنیم
• اندازه گیری چربی زیر پوستی: این كار با دستگاهی بنام «اسكین فولد» Skin fold انجام میشود. در این روش قطر چربی زیر پوستی در چند ناحیه بدن محاسبه میگردد.
• اندازه گیری سایز كل بدن و چگالی بدن‌: روش مرسوم در این مورد اندازه گیری وزن در زیر آب می باشد.
• آنالیز مقاومت بیوالكتریكی : در این حالت یك جریان الكتریكی خفیف از داخل بدن عبور داده می‌شود كه تغییرات ایجاد شده در این جریان نشان درصد چربی و درصد توده غیر چرب بدن است. لازم به ذكر است متدی كه در آن جریان الكتریكی از مچ دست به پا اندازه گیری میشود دقیقتر از متدی است كه جریان بین دو دست یا دو پا برقرار میشود.

اگر چه متدهای بالا روشهای مناسبی برای اندازه گیری توده چرب بدن هستند اما هنوز روشی برای بیان اینكه دقیقا برای دستیابی به سلامت كامل چند درصد از وزن بدن باید از چربی باشد وجود ندارد. به نظر میرسد چنانچه در مورد مردان 21 تا 25 درصد و در مورد زنان 31 تا 32 درصد وزن بدنشان از چربی باشد بهتر است . البته به نظر میرسد هنوز تحقیقات بیشتری در این زمینه لازم باشد.

Monday, May 08, 2006

اگر مرد هستيد گوجه فرنگي بخوريد-میترا اصغری

هر ساله حدود 10 هزار نفر در دنيا در اثر سرطان پروستات جان خودشان را از دست مي دهند و وقتي يک بيماري اينقدر تلفات داشته باشد، حتما يک عده هم پيدا مي شوند که دنبال دارويي براي درمان آن باشند و چه دارويي بهتر از آن که از طبيعت به دست مي آيد؟
ليکوپن ترکيبي است که به گوجه فرنگي رنگ قرمز مي دهد. گروهي از دانشمندان در هلند به اين نتيجه رسيده اند که مي توانند از اين ماده ، دارويي موثر براي سرطان پروستات بسازند.
اين ماده حداقل در مورد موشها که خيلي خوب جواب داده ، چون رشد تومورهاي سرطاني انسان را که به موشها پيوند زده شده بودند 50 درصد کاهش داد.
بعد دانشمندان متوجه شدند اگر ويتامين E را هم علاوه بر اين دارو به موشها بدهند، مي توانند 50 درصد را به 73درصد برسانند.
حالا تا وقتي که هنوز اين دارو وارد بازار نشده دانشمندان پيشنهاد مي کنند مردها در برنامه غذايي روزانه خودشان چيزهايي مثل گوجه فرنگي ، هندوانه ، روغن زيتون ، آجيل و سبزيجات را که سرشار از ويتامين E و ليکوپن هستند قرار بدهند تا خدايي نکرده دچار سرطان پروستات نشوند.

گوجه فرنگی عليه سرطان پروستات

گوجه فرنگی مي تواند به مقابله با سرطان پروستات کمک کند.

محققان دانشگاه های ايالتی ايلينويز و اوهايو پی برده اند که عناصر شيميايی ديگری در گوجه فرنگی وجود دارد که بر تاثير ليکوپين می افزايد.
اين در حالي است كه تاکنون تصور می شد تنها يکی از عناصر شيميايی به نام ليکوپين (lycopene) دارای خواص ضد سرطانی است.
به گزارش بي بي سي بر اساس يك مطالعه که نتايج آن در نشريه موسسه ملی سرطان آمريکا چاپ شده ، قرص های مکمل ليکوپين تاثير محدودی در مبارزه با سرطان دارند.
محقق اصلی مطالعه ، گفته است :«در گذشته معلوم نبود که آيا ليکوپين به تنهايی نقش محافظتی دارد يا خير اما مطالعه ما اکنون نشان می دهد که ليکوپين تنها يکی از عوامل دخيل در کاهش خطر سرطان پروستات است».
وی افزود:«اين مطالعه همچنين حاکيست که مصرف قرص های مکمل ليکوپين به اندازه مصرف گوجه فرنگی موثر نيست.
به اعتقاد ما مردم بايد محصولات گوجه فرنگی را مثلا در سالاد ، آب گوجه فرنگی و حتی در پيتزا مصرف کنند».
ساير مطالعات نشان داده بود که ميزان بالای ليکوپين در خون ، به کاهش خطر سرطان پروستات مرتبط است.
ليکوپين ، ماده ای که گوجه فرنگی را قرمز می کند و در از ميان بردن ذرات معروف به راديکال های آزاد که می تواند به بافت های بدن آسيب برساند ، موثر است.

تاثير گريپ فروت در درمان بيماري هاي لثه-میترا اصغری

محققان پي برده اند افرادي كه بيماري هاي لثه دارند اگر مدت دو هفته روزي 2عدد گريپ فروت مصرف كنند خونريزي لثه آنان به حد قابل توجهي كاهش خواهد يافت.
به گزارش بي بي سي دانشمندان مي گويند علت اين امر افزايش ويتامين C در خون است كه سرعت التيام زخم را بيشتر مي كند حاصل اين تحقيق كه در دانشگاه فريدر يك شيلر آ لمان انجام شده در نشريه دندانپزشكي انگليس منتشر شده است.
مطالعه در باره 58نفر كه بيماري مزمن لثه داشتند نشان داد خوردن گريپ فروت تاثيري مثبت بر سيگاري ها وغير سيگاري ها دارد.
ثابت شده است كه كشيدن سيگار خطر ابتلا به بيماري هاي لثه را افزايش مي دهد.

خوردن سيب و جلوگيري از ابتلا به آلزايمر-میترا اصغری

محققان آمريكايي گفتند خوردن آب سيب يا يك دانه سيب در روز، باعث محافظت از سلول هاي مغز و جلوگيري از پيري و ابتلا به بيماري آلزايمر مي شود.
به نوشته عرب آنلاين، محققان دانشگاه ماساچوستس افزودند: سيب مانع از اكسيده شدن مغز مي شود و توصيه مي شود هر نفر حداقل روزي يك سيب بخورد.
دكتر توماس چي، مدير مركز اعصاب اين دانشگاه گفت: تحقيق نشان داده خوردن سيب يا آب سيب به عنوان ماده غذايي مقوي، از اكسيده شدن مغز جلوگيري مي كند.
محققان با بررسي موش هاي آزمايشگاهي دريافتند سيب تاثير يكساني بر انسان و حيوانات دارد و مانع پيري زودرس مي شود.
وي افزود: موش هايي كه سيب خورده بودند ، باهوش تر از بقيه موش ها بودند.

انار ، سرشار از ویتامین و ترکیبات آنتی اکسیدانی-میترا اصغری

تا کنون از سیب و فوائد آن بسیار شنیده اید اما بد نیست کی هم درباره خواص سودمند انار بدانید.
شاید اینک بتوان گفت خوردن یک انار در روز نیز شما از پزشک دور می کند.
کاملا درست است. انار نه تنها سرشار از ویتامین است اما دشمن قوی در برابر بیماری هایی همچون سرطان ، بیماری قلبی ، سکته مغزی و فشار خون بالاست.
خواص آنتی اکسیدانی

انار منبع مهم آنتی اکسیدان ها ، پتاسیم و ویتامین C است. در واقع آب انار یکی از غنی ترین منابع پلی فنل هاست ، که گروهی از آنتی اکسیدان های قوی هستند. هدف آنتی اکسیدان ها کند کردن یا جلوگیری از صدمه سلولی است که در بسیاری از بیماری ها رخ می دهد.
علاوه بر آنتی اکسیدان ، آب انار حاوی دیگر مواد مفید همچون تانن ها و آنتوسیانین ها که بنظر می رسد با بیماری ها مقابله می کنند نیز هست. آب انار همچنین دارای مقدار قابل ملاحظه ای فیبر ، نیاسین و پتاسیم است.
قدرت آنتی اکسیدانی آب انار ممکن است تقریبا سه برابر میزان آنتی اکسیدان موجود در چای سبز باشد. سایر میوه ها ی حاوی پلی فنل ها شامل توت سیاه ، زغال اخته ، پرتقال ، سیب و انگور است.
مقابله با بیماری ها

تحقیقات نشان داده اند که آب انار می تواند از خطر بیماری قلبی و سکته مغزی بکاهد. برخی مطالعات نشان داده اند که آب انار می تواند فشار خون را پایین آورد و به سلولهایی که باعث سرطان سینه می ش.وند حمله می کند.
در یک تحقیق نیز مشخص شده عصاره میوه انار ممکن است حاوی عامل موثری در برابر سرطان پوست باشد.
نوشیدن مقداری (حدود 28 گرم) آب انار در روز توسط مردان مبتلا به سرطان پروستات از پیشرفت سریع بیماری جلوگیری می کند.

با گریپ فروت کلسترول را پایین بیاورید-میترا اصغری

مطالعات نشان می دهد که گریپ فروت قرمز با بیماری قلبی مقابله می کند و ظاهرا کلسترول را پایین می آورد. در این مطالعه به 57 فرد مبتلا به فشار خون بالا که اخیرا تحت عمل بای پس قرار گرفته و سطح چربی خونشان با استفاده از داروهای استاتین کم نشده بود ، مصرف گریپ فروت تجویز شد.
بیماران به سه گروه تقسیم شدند. به یک گروه به مدت یک ماه متوالیا روزانه یک وعده گریپ فروت قرمز داده شد. گروه دیگر گریپ فروت سفید خوردند و گروه سوم این میوه را در برنامه غذایی خود نداشتند.
کسانی که گریپ فروت قرمز یا سفید دریافت کرده بودند کاهش قابل ملاحظه ای در چربی خونشان داشتند. بیمارانی که این میوه را نخوردند هیچ تغییری در میزان چربی خونشان پیدا نشد.
محققان دریافتند که گریپ فروت قرمز در کاهش چربی خون بویژه تری گلیسیرید موثر تر از نوع سفید آن است. آنتی اکسیدان های موجود در گریپ فروت احتمالا مسئول فوائد این میوه برای سلامت هستند.
گریپ فروت قرمز محتوای آنتی اکسیدان بیشتری دارد و محققان میگویند شایدحاوی ترکیبات شیمیایی دیگری نیز باشد که هنوز اثر آنها مشخص نشده است.

از مصرف‌ عصاره‌ ميوه‌ طبيعي‌ غفلت نكنيد-میترا اصغری

محققان‌ علوم‌ پزشکي‌ در هلند بر اساس‌ يافته‌هاي‌ جديد خود اعلام‌ کردند نوشيدن‌ عصاره‌ ميوه‌ها که‌با ميزان‌ بالايي‌ از فيبرهاي‌ بتا گلوکان‌ همراه‌ شده‌ باشد، در مجموع‌ سبب‌ کاهش‌ ميزان‌ کلسترول‌ و چربي‌ بد ‌ال‌دي‌ال‌‌ بدن‌ مي‌شود‌.‌
به‌ گزارش‌ خبرگزاري‌ رويترز، دکتر رونالد منينسک‌ از دانشگاه‌ ماستريخت‌ و همکارانش‌ با بررسي‌ بيست‌ وپنج‌ فرد سالم‌ که‌ از عصاره‌ ميوه‌ها همراه‌ با فيبرهاي‌ بتاگلوکان‌ استفاده‌ کرده‌ بودند و مقايسه‌ انها با بيست‌ ودو فرد که‌ از عصاره‌ خالص‌ ميوه‌ مصرف‌ کرده‌ بودند به‌ نتايج‌ ياد شده‌ دست‌ يافتند‌.‌
محققان‌ قبل‌و بعداز مصرف‌ اين‌ عصاره‌ها، نمونه‌ خون‌ داوطلبان‌ را گرفتند و قند، چربي‌ و پروتئين‌ انها را اندازه‌ گيري‌ کردند‌.‌
دانشمندان‌ دريافتند مصرف‌ عصاره‌ ميوه‌ حاوي‌ بتا گلوکان‌ سبب‌ کاهش‌ ميزان‌ کلسترول‌ خون‌ تا چهار وهشت‌ دهم‌ درصد و کاهش‌ ال‌دي‌ال‌ تا هفت‌ وهفت‌ دهم‌ درصد مي‌شود‌.‌

-میترا اصغری -گوشت كباب عامل افزايش خطر ابتلا به سرطان پروستات

تحقيق نشان داد كباب گوشت در درجه حرارت بالا باعث ايجاد ماده اي مي شود كه سرطان پروستات را افزايش مي دهد.
به نوشته پايگاه اينترنتي الجزيره، محققان انجمن مطالعات سرطان آمريكا با بررسي موش هاي آزمايشگاهي دريافتند بين خوردن گوشت كباب شده و افزايش ابتلا به سرطان پروستات ارتباط وجود دارد.
محققان دانشگاه جانز هاپكينز در بالتيمور گفتند ماده بي ايچ اي بي، زمان كباب شدن گوشت در درجه حرارت بالا، توليد مي شود.
اين ماده رشد سرطان پروستات در موش هاي آزمايشگاهي را تسريع كرد.
محققان پس از هشت هفته بررسي مشاهده كردند از هفته چهارم، تغييراتي ژنتيكي در پروستات، معده و طحال موش ها ايجاد شده است.

زباله سمي به عنوان غذا-میترا اصغری

مقاله حاضر كه معرفي كتاب تحت عنوان «برداشت خطرناك» است ، نشان مي دهد كه بر اثر تباني سازمان هاي زيست محيطي و شركت هاي بزرگ صنعتي و در اثر ضعف موجود در قانون گذاري هاي ايالات متحده ، شركت هاي بزرگ صنعتي ، زباله هاي سمي و خطرناك خود را به عنوان كود شيميايي و صرفاَ با تغيير نام آن در بازارهاي مصرف مي فروشند. اين امر منجر به ورود زباله هاي سمي به خاك و از طريق آن به غذاها مي شود. نويسنده نشان مي دهد كه اين امر به صورت يك تجارت بين المللي درآمده است و كشورهايي چون ايالات متحده ، انگليس ، كانادا ، آلمان و استراليا و ژاپن از اين روش استفاده مي كنند.


***
«شگرد، دروغ گفتن و ناديده گرفتن است» تام ويت
هر غذايي كه ما امروزه مي‌خوريم، احتمالا در زميني روييده است كه با فضولات و فاضلاب سمي و خطرناك كود داده شده است و فلزات سنگيني از جمله كادميم، مركوري و آرسنيك را به خود جذب كرده است. به سادگي مي‌توان گفت كه راهي براي تشخيص اين معضل وجود ندارد. اما وقتي هزاران كارخانه، فاضلاب صنعتي خود را به عنوان كود مي‌فروشند تا از هزينه‌هاي سرسام‌آور حفظ اين مواد سمي و نگهداري آن‌ها راحت شوند، احتمال مذكور بيشتر و بيشتر مي‌شود. يك مقر قانوني در ايالات متحده، به كمپاني‌هاي توليدات صنعتي اجازه مي‌دهد كه فاضلاب صنعتي خود را به كمپاني‌هاي توليد كود بفروشند و از اين طريق، ميليون‌ها تن فاضلاب سمي و خطرناك را به عنوان غني‌كننده خاك و مكمل آن و يا كود، مستقيما به زمين وارد سازند. هنگامي كه اين فاضلاب سمي و خطرناك كه مدعي‌اند «استفاده‌هاي كشاورزي» دارد، به عنوان كود براي دانه‌هاي غذايي، چمن‌ها و باغچه‌ها به كار مي‌روند، ديگر خطرناك فرض نمي‌شوند و صرفا يك «كالاي توليد شده» در نظر گرفته مي‌شوند. در اكثر ايالات امريكا، محدوديتي قانوني براي ميزان فلزات سنگيني كه فاضلاب صنعتي به كار رفته در كودهاي شيميايي مي‌توانند حاوي آن باشند، وجود ندارد و به كشاورزاني كه از اين به اصطلاح كودها استفاده مي‌كنند نيز هيچ اطلاعاتي در مورد عناصر سازنده اين كودها داده نمي‌شود. اين عناصر فلزي سنگين، در ظاهر بي‌اثر و خنثي در نظر گرفته مي‌شوند و به عنوان «عناصر لخت و بي‌اثر» نامي از آن‌ها در فهرست عناصر تشكيل‌دهنده كود شيميايي نمي‌آيد و حتي در اكثر موارد، آژانس زيست محيطي فدرال، حتي ميزان اين عناصر را در كودها بررسي نمي‌كند. در حقيقت بازيافت فاضلاب خطرناك و سمي از طريق كودهاي شيميايي، اغلب به پيشنهاد دستگاه‌هاي دولتي و ايالتي از جمله آژانس حفاظت زيست محيطي امريكا (EPA)2 صورت مي‌گيرد.
قانون حفظ و بازيافت منابع (RCRA)3 كه در سال 1976 به قانون تبديل شده است، قرار بود كه همه فاضلاب‌هاي خطرناك توليد شده در ايالات متحده را در همه مراحل آن (از گهواره تا گور) مورد نظارت قرار دهد و همه مراحل كار با آن‌ها از ذخيره‌سازي، انتقال تا انهدام‌شان را كنترل كند؛ اما پس از آن كه اين قانون تصويب شد، ظرف چند سال، هزينه انهدام فاضلاب‌هاي سمي و خطرناك و دفن آن‌ها در ايالات متحده تقريبا 20 برابر افزايش يافت و شركت‌هايي كه زباله‌هاي خود را در محل‌هاي دفن زباله قرار مي‌دادند، مسووليت‌هاي جديدي در مورد اين كه اين محل‌ها ممكن است بعدا تغيير كاربري دهند، يافتند. در اين صورت، شركت‌ها موظف بودند براي پاك كردن آن منطقه از آثار زباله‌هاي سمي، هزينه‌اي بپردازند. از اين رو، شعار «كاهش، استفاده مجدد و بازيافت» در EPA مورد توجه قرار گرفت. زباله‌هاي صنعتي پي‌درپي تبديل به كالاهايي ديگر شدند، از قبيل سوخت، سيمان، آسفالت، شيشه و مصالح ساختماني. به اين ترتيب، زباله‌هاي واقعا خطرناك با استفاده از اين روش‌ها، به عنوان يك «كالاي ديگر» در نظر گرفته شدند.
اما راه معمول ديگري براي استفاده از اين زباله‌ها و فاضلاب سمي وجود داشت كه از عموم مردم مخفي نگاه داشته شد. كمپاني‌هاي صنعتي از اين راه مي‌توانستند ميليون‌ها دلار صرفه‌جويي كنند و آن را صرف دفن زباله نكنند و حتي ميزان سود خود را نيز افزايش دهند. اين راه، به سادگي بازيافت مواد سمي به عنوان كود و ريختن آن در زميني بود كه غذاي امريكايي‌ها از آن مي‌رويد. هر چند برخي از اين فاضلاب‌هاي خطرناك، حاوي برخي غذاهاي گياهي و تقويت‌كننده آن‌ها مانند زينك (روي) هستند، اما در اكثر موارد، اين عمل چيزي جز راهي قانوني براي كمپاني‌هاي صنعتي نيست تا از طريق آن، زباله‌هاي بيماري‌زاي خود را در زمين‌هاي كشاورزي آمريكا رها كنند؛ با توجه به اين كه اين مواد سمي، در خاك و در برخي از موارد در محصولات روييده از آن جمع مي‌شود و از ميان نمي‌رود. كمپاني‌هاي چند مليتي در حال ترويج اين روش در سراسر جهان هستند، حال آن كه انسان‌هاي اندكي در اين مورد چيزي شنيده‌اند.
كتاب برداشت خطرناك، داستان واقعي يك مجتمع كشاورزي در مركز واشنگتن است كه در قلب سبد غذايي ملت جاي دارد و براي رستوران‌ها و سوپرماركت‌هاي سراسر امريكا سيب‌زميني، لوبيا، نخود، ذرت و گندم توليد مي‌كند. يك كارخانه توليد غذا در اواسط دهه 1980 در اين شهر ايجاد شد كه اكثر سرخ كردني‌هاي مك دونالد را انجام مي‌داد. گزارشگر سياتل تايمز، آقاي داف ويلسون براي اولين بار، در سوم و چهارم ژولاي 1997 تحت عنوان «خطر در زمين‌هاي كشاورزي: چگونه فاضلاب سمي به كود تبديل مي‌شود»، از اين داستان پرده برداشت.
در مركز اين داستان، شركت سنكس قرار دارد كه يك كمپاني وابسته به شركت Cenex Land O'lake است كه در مينه پوليس و مينه‌سوتا، بذر، كود، سوخت، غذاي حيوانات و سموم آفت‌كش مي‌فروشد. اين شركت «بهترين دوست كشاورزان» شناخته مي‌شد. كشاورزاني كه از محصولات اين شركت استفاده مي‌كردند، از اين كه چرا محصولات آن‌ها خوب ثمر نمي‌دهند و گياهان آن‌ها مريض و پژمرده مي‌شدند، در تعجب بودند.
پاتي مارتين كه بعدا شهردار شهر شد، به اين كودهاي سنكس آلوده به مواد سمي، مظنون شد.
شركت داراي استخري در كنار كارخانه بود كه تجهيزات كوددهي را در آن مي‌شستند. كارگراني كه در آن منطقه كار مي‌كردند، پي بردند كه سطح مواد استخر نوسان مي‌كند و گاهي در هنگام شب كاهش مي‌يابد و در روز بعد، ميزان بيشتري مواد بايد در استخر ريخته شود. شك افراد هنگامي بيشتر شد كه معلوم شد، ماده درون استخر به تانكرهايي پمپ مي‌شود كه آن را در مناطق اطراف پخش مي‌كنند. با از ميان رفتن بيشتر گياهان، برخي از كشاورزان، شك خود را در مورد كودها جدي گرفتند.
دنيس وپونگ (يكي از كشاورزان آن ناحيه)ف پس از چند دوره محصول بد، نتوانست مبالغ رهن خود را پرداخت كند و كمپاني سرمايه‌گذار، او را تهديد به تعطيلي كرد. سنكس كه نيازمند مكاني براي قرار دادن مواد درون استخر نگهدارنده بود، بخشي از زمين ديونگ را اجاره كرد تا در آن مواد داخل استخر را به عنوان كود نگهدارند و ديگر پولي براي دفن آن‌ها در محل زباله‌هاي سمي ندهند. در قطعه زمين اجاره شده، مواد سمي را با عبور دادن از خاك شستشو مي‌دادند كه اين امر، خاك را كاملا لم‌يزرع مي‌كرد؛ اما اگر با گذشت زمان، خاك مي‌توانست از مواد سمي نجات يابد، باز هم امكان كشت در آن بود و به همين دليل،‌ براي اين كه مواد فلزي سمي را از خاك پاك كنند، گياه سودان را در آن مي‌كاشتند تا فلزات سمي را به خود جذب كند.
استخر سنكس در حقيقت حاوي 38 هزار گالن معجوني از كود، آفت‌كش، علف كش و ديگر مواد شيميايي بود. دفن صحيح و درست اين ميزان مواد شيميايي در زمين‌هاي مخصوص دفن زباله، 170 هزار دلار هزينه داشت، حال آن كه پمپ كردن آن به زمين‌هاي كشاورزان 10 هزار دلار درآمد به همراه داشت، يعني اين كار 180 هزار دلار صرفه‌جويي به همراه داشته است. اين اطلاعات بعدها در ثبت‌هاي كمپاني يافت شد. آنچه مردم شهر و كشاورزان مشكوكي كه زمين‌هاي خود را از دست مي‌دادند، در آن زمان به آن پي نبردند،‌اين بود كه آن‌ها با سادگي به دنبال نوك كوه يخ (قسمت آشكار ماجرا) بودند. آن‌ها نمي‌دانستند كه آنچه در حال كشف آن هستند،‌امري غير طبيعي نيست، بلكه بخشي از سيستم است و در تمام كشور و حتي در تمام دنيا در حال اجرا است.
داف ويلسون از سياتل تايمز با اين پرونده مرتبط شد و به كار بر روي آن پرداخت. در ابتدا او مطمئن نبود كه آيا بايد شك و شبهه‌هاي كشاورزان منطقه را جدي بگيرد يا خير. آيا واقعا كارخانجات امريكايي فاضلاب خطرناك خود را با كود مخلوط مي‌كردند و به زمين‌هاي مي‌ريختند كه سبزيجات و ديگر خوراكي‌هاي ملت از آن مي‌رويد؟ فاضلابي كه حاوي فلزات سنگين توليدكننده انواع سرطان است و در واقع بايد به مناطق مخصوص دفن زباله ريخته مي‌شد. اين عمل در ظاهر يك فعاليت مجرمانه به نظر مي‌آمد، اما كاملا قانوني بود.
اين امر باور نكردني به كمپاني‌ها كمك مي‌كرد كه به اين عمل ادامه دهند.
وقتي شهردار اين موضوع را در جلسات شهر و شوراي محلي مطرح كرد، مردم، خصوصا گروه تجارت نگران آن بودند كه عموميت يافتن آگاهي از اين امر، ايجاد كمبود غذا – همانند موارد قبلي – كند. در يك مورد مشابه، توليدكنندگان محلي سبب در سال 1989، به علت گزارشي در برنامه 60 دقيقه، مييون‌ها دلار متضرر شدند.
كندوكاو ويلسون نشان داد كه سوءظن افراد محلي چندان هم بي‌پايه و اساس نيست. تحقيقات بيشتر مشخص كرد كه استفاده از زباله‌هاي شيميايي در كودها به دهه 1950 بازمي‌گردد كه مواد شيميايي سمي فراواني از جنگ باقي مانده بود.
آغاز اين امر با زباله‌هاي كارخانه كشتي‌سازي آغاز شد كه اين زباله‌هاي سمي، حاوي زينك كه ماده‌اي مفيد براي گياهان است نيز بودند. البته علاوه بر اين ماده تقويتي، زباله‌هاي كارخانه‌هاي كشتي‌سازي، مواد سمي حاوي فلزات سنگين نيز داشتند. با گذشت زمان،‌ تبديل هر نوع ماده شيميايي سمي به كود و استفاده از آن در كشاورزي، به يك روند تبديل شد (بدون توجه به اين كه اصولا حاوي زينك هستند يا خير). با تصويب قانون RCRA در دهه 1970 كه هزينه دفن مواد سمي را چندين برابر كرد، راه براي استفاده از آن‌ها به عنوان كود هموار شد. اين خلاء قانوني، يك معدن طلاي مخفي براي صنايع و كارخانه‌هاي كود در امريكا و جهان بود. از آنجا كه در اين فاضلاب سمي و زباله‌هاي خطرناك، ‌هر چيزي وجود داشت كه بتوان آن را تقويت كننده گياه دانست، مابقي مواد نيز به همراه آن به زمين‌هاي كشاورزي ريخته مي‌شد، چرا كه هيچ محدوديتي براي آنچه از اين طريق مي‌توان پخش كرد،‌ وجود نداشت.
در اوكلاهاما يك كارخانه فرآومري اورانيوم، زباله‌هاي راديو اكتيو سطح پايين را به مقدار 10 ميليون گالن از مواد سمي در سال، در چمن‌هاي برمودا4 پخش مي‌كرد.
اين چمن‌ها به عنوان چراگاه مورد استفاده قرار مي‌گرفتند.
در مورد ديگري تخته‌هاي مقوايي، پس از تخريب خانه‌ها به عنوان كود به مردم فروخته مي‌شود. اين تخته‌ها حاوي پنبه نسوز هستند كه يك زباله سمي و خطرناك محسوب مي‌شود؛ اما اين شركت براي هر تن از اين مواد، 45 دلار صرفه‌جويي مي كند و به جاي پرداختن هزينه دفن، آن‌ها را به عنوان مكمل خاك و كود به مردم مي‌فروشد. اين مواد كه به عنوان «سنگ گچ طبيعي» فروخته مي‌شود، حاوي كلسيم سولفات، پنبه‌نسوز، پشم شيشه و فلزات سنگيني از قبيل آرسنيك، كادميم، مركوري و سلينيم به ميزان زياد است.
يك كالاي تقريبا عادي ديگر هم كه در بازار فروخته مي‌شود و در فروشگاه‌هاي ابزار در دسترس است، به عنوان «عنصر رديابي همه چيز» وجود دارد كه در حقيقت، يك ماده بسيار سمي و خطرناك و زباله دستگاه كنترل آلودگي كوره‌هاي ذوب فلز مي‌باشد كه به سادگي با اسيد مخلوط شده و به دانه‌هايي قهوه‌اي تبديل مي‌شود. اين ماده سمي خطرناك نيز با روش‌هاي سحرآميزي، ناگهان به عنوان كود به بازار عرضه شده است. كارخانه ذوب فلزي براي دفن هر تن از اين زباله‌هاي سمي 100 الي 200 دلار بايد هزينه مي‌كرد، اما اكنون اين مواد سمي را به عنوان ابزاري در فروشگاه‌هاي مربوط به لوازم باغچه‌باني و... مي‌فروشد. غذاهاي گياهي كه در اين ماده فهرست شده اند، عبارتند از بوردن، كوپر، آهن،‌منگنر، موليبد نيوم و زينك؛ اما در اين فهرست كه روي بسته حاوي مواد نوشته شده است، اشاره به اين حقيقت نشده است كه اين ماده حاوي 2490 بخش از هر يك ميليون بخش (PPM)5 از سرب، ppm 515 نيكل و ppm86 كادميم است. اين ماده در واقع بايد به عنوان يك زباله خطرناك و سمي به محل دفن زباله‌هاي خطرناك فرستاده شود، اما در حال حاضر به عنوان كود فروخته مي‌شود. در حال حاضر، در ايالات متحده هر كس مي‌تواند به سادگي اين ماده را از فروشگاه‌هاي لوازم باغچه‌باني و چمن خريداري كند.
تاكنون هزاران صنعت و كارخانه يافت شده‌اند كه از اين طريق خود را از دست زباله‌هاي سمي خويش راحت مي‌كنند.
صنايعي كه در اين زمينه فعالند شامل كوره‌هاي فلزات، كارخانجات بازيافت باتري، كارخانجات ساخت قطعات هواپيما، كوره‌هاي سيمان، آسياب‌هاي خميركننده،‌كمپاني‌هاي معادن، صنايع پزشكي، صنايع آلومينيوم، سازندگان اتومبيل و بسياري ديگر از صنايع هستند.
كادميم به عنوان يك فلز سمي از طريق ريشه ذرت، لوبيا، نخود و تربچه جذب مي‌گردد. ميزان جذب اين ماده سمي از طريق گياهان مشخص نيست، اما مي‌دانيم كه اين ماده در خاك‌هاي ماسه‌اي و اسيدي بسيار خطرناك مي‌شود. برخي محققين مي‌گويند، تا هنگامي كه خاك حالت قليايي خو را حفظ كرده باشد، اين ماده خيلي خطرناك نيست؛ اما اگر PH خاك افت كند، اين ماده به ريشه گياه وارد خواهد شد و حتي مي‌تواند منجر به مرگ گياه گردد. قرار گرفتن انسان در معرض مصرف اين گياه مي‌تواند به كليه و كبد صدمه وارد كند و بيماري‌هايي از قبيل ناراحتي‌هاي استخواني،‌ اتساع مجاري ريه، كم‌خوني، عدم كاركرد صحيح كليه، فشار خون بالا، سرطان و مشكلاتي را در توليد مثل ايجاد كند. بيماري شايعي كه در منطقه كوئين‌سي بروز كرده بود، بيماري ريوي فيبروز بود كه احتمالا در اثر برليوم موجود در زباله‌هاي خطرناك كارخانه هسته‌اي هنفورد به وجود آمده بود.
شهروندان آن منطقه از آنجا كه كارخانه دقيقا در كنار شهر قرار داشت، به اين كه اين زباله‌ها به جاي كود مصرف مي‌شوند، مشكوك شدند. از سال 1980 به اين سو، رشد قابل توجهي در سرطان و بيماري‌هاي كودكان در امريكا صورت گرفته است.
ويلسون كشف كرد كه برخي از مهم‌ترين سازمان‌هاي زيست محيطي ايالات متحده با كارخانجات صنعتي توليدكننده اين زباله‌هاي سمي وارد معامله شده‌اند. معامله به اين صورت بوده است كه سازمان‌هاي زيست محيطي‌، تبديل اين زباله‌هاي سمي به كود را مي‌پذيرند و در عوض اين صنايع نيز از بازيافت آلومينيوم، كاغذ، پلاستيك و ديگر مواد جامد زباله‌هاي خانگي حمايت مي‌كنند. حتي اگر بازيافت اين مواد كه مورد درخواست سازمان‌هاي زيست محيطي بوده است، سودآور نبود، اين صنايع با فروختن مواد خطرناك زباله‌هاي خود به جاي كود، ميليون‌ها دلار سود مي‌كردند. بنابراين، سازمان‌هاي زيست محيطي در اكثر موارد براي كنترل كودها تلاشي نكرده‌اند. درست است كه دستگاه‌هاي دولتي وظيفه خود را انجام نداده‌اند، اما سازمان‌هاي زيست محيطي نيز با اين كار، در عمل كثيف صنايع و ننگ آن همكاري داشته‌اند.
علي‌رغم تلاش‌هاي برخي از سازمان‌هاي زيست محيطي عليه اين كار، تعدادي از كشورها از جمله امريكا، استراليا، كانادا، آلمان، ژاپن، هلند و انگليس سرسختانه از فروش مواد سمي به جاي كود حمايت مي‌كنند. هنگامي كه كشف شد، اين كشورها اين مواد سمي را كه به كود تغيير نام داده‌اند و در عرصه بين‌المللي به ديگر كشورها مي‌فروشند، علت اين امر به خوبي مشخص گرديد. هم اكنون در عرصه بين‌المللي، صنعت كود شيميايي سالانه بيش از 60 ميليارد دلار فروش دارد. چه ميزان از اين معاملات در حقيقت مواد سمي و زباله‌هاي خطرناك هستند، معلوم نيست. علاوه بر اين، معلوم نيست كه چه ميزان از اين مواد سمي در نهايت به غذاهاي ما راه مي‌يابد كه البته اين امر اصلا به اين كه در چه كشوري زندگي مي‌كنيم، ربطي ندارد (چرا كه اين زباله‌هاي سمي در عرصه بين‌المللي خريد و فروش مي‌شوند).
برخي شركت‌هاي بزرگ مانند مونسانتو مدعي‌اند كه از چنين كاري دست كشيده‌اند، اما به نظر مي‌رسد كه اين ادعا بيشتر از ترس مسووليت‌هاي قانوني صورت گرفته است تا نگراني‌ واقعي براي سلامتي انسان‌ها. اين امر يك اتفاق بسيار خطرناك است كه اطلاعات زيادي از جوانب آن در دسترسي نيست و عواقب واقعي اين عمل در سلامتي انسان‌ها و در سراسر جهان نيز به خوبي مشخص نشده است.
برداشت خطرناك يك داستان مهيج است. ما به نويسنده اين كتاب و مردم كوئين‌سي به علت روشن كردن بخشي از اين مطالب بدهكار هستيم. در ايالات متحده، دستگاه‌هاي ايالتي و فدرال چنان تحت تاثير و اسير صنايع بزرگ هستند كه قدرتي براي حمايت از سلامتي انسان‌ها ندارند؛ حتي وقتي كه دانشمندان خود اين دستگاه‌ها اعلام مي‌كنند كه نيازمند قواعد و قوانين نظم‌دهنده بيشتري در اين عرصه هستيم. چنان كه اين كتاب به خوبي نشان مي‌دهد، مردم خود بايد راهي براي رها كردن غذاي خود از مواد سمي و كشنده‌اي كه جان آن‌ها و فرزندانشان را تهديد مي‌كند، بيابند.

پي‌نوشت‌ها: 1- Eddie j. Girdner،‌ استاد روابط بين‌الملل در دانشگاه بسكنت و نويسنده كتاب (Killing Me Softhly) است كه موضوع آن، معضلات زيست محيطي و تلاش شركت‌هاي بزرگ براي سود بيشتر است كه اين امر در تعارض با عدالت زيست محيطي است.
2- Enviromental Protection Agency
3- Resource Conservation and Recovery Act
4- Bermuda
5- Parts Per Million


Thursday, April 27, 2006

دانشمندان روش جديدي را براي درمان چاقي مطالعه مي‌كنند

مطالعه تازه‌اي كه در انگليس انجام شده حاكي است: بالا بردن سطح هورمون "آكسينتومودولين"، اشتها را مهار و همزمان باعث افزايش ميزان فعاليت مي- شود.
پايگاه اينترنتي بي‌بي‌سي روز پنجشنبه با اعلام اين خبرافزود: اين هورمون كه سطح آن در بدن افراد چاق پايين تر است پس از صرف غذا به بدن مي‌گويد كه معده پر است.
مجله بين‌المللي چاقي مفرط كه اين مطلب را چاپ كرده، مي‌افزايد: اين مساله كه رژيم گرفتن معمولا به كاهش فعاليت منجر مي‌شود، غالبا تلاش براي كاهش وزن را دشوار مي‌كند.
پروفسور "استيو بلوم"، رئيس بخش علوم تحقيقي در امپريال كالج لندن و سرپرست اين مطالعه گفت: مطالعات قبلي نشان داده بود كه آكسينتومودولين اشتها را كم مي‌كند، اما اين نخستين بار است كه نشان داده شده اين هورمون بر تحرك جسمي مي‌افزايد.
وي افزود: اين واقعيت كه آكسينتومودولين به طور طبيعي در بدن پيدا مي- شود نيز نكته‌اي مثبت است، زيرا در اين صورت بعيد است عوارض جانبي داشته باشد.
بلوم گفت: اين مثل آن "داروهاي مزخرفي" نيست كه شامل مواد شيميايي بسيار زيادي است و مجبور باشيد ساليان سال بخوريد. اين هورموني است كه به طور طبيعي در بدن توليد مي‌شود و ما از ترفند خود بدن براي مهار كردن اشتها استفاده مي‌كنيم.
وي اضافه كرد: به نظر نمي‌رسد هيچ نوع عارضه زيانباري در اثر مصرف آكسينتومودولين به وجود بيايد و تنها عارضه جانبي آن ظاهرا كاهش وزن است.
افراد چاق تر معمولا ميزان كمتري از اين هورمون در بدن دارند وبنابراين نمي‌توانند تشخيص دهند چه موقع به اندازه نياز بدن خورده‌اند.

Wednesday, April 05, 2006

چرا وزنی که کم کرده ايم دوباره سر جايش برمی گردد؟

دانشمندان می گويند فهميده اند چرا وزن کم کردن معمولا آسانتر از پايين نگاه داشتن وزن است.

تيمی از محققان در دانشگاه کلمبيای نيويورک نشان داده است که کليد اين معما افت سطح هورمون "لپتين" است که وظيفه اش کنترل اشتهاست.

آنها دريافتند که تزريق اين هورمون به برخی از افرادی که اخيرا وزن کم کرده اند کمک می کند دوباره فورا تمام وزن از دست رفته را اضافه نکنند.

نتايج اين مطالعه در نشريه "تحقيقات کلينيکی" (Clinical Investigation) چاپ شده است.

تخمين زده می شود که بيش از 85 درصد افراد چاق که وزن کم کرده اند نهايتا دست کم بخشی از وزن کاسته شده را بازمی يابند.

تحقيقات حاکی است که علت اين موضوع برخی تغييرات به وجود آمده در عملکرد سيستم متابوليسمی، عصبی و هورمونی بدن است.

تيم محققان دانشگاه کلمبيا معتقد است که اين تغييرات در اثر کاهش ميزان لپتين در بدن روی می دهد

اين هورمون در بافت های چربی ساخته می شود و بنابراين وقتی وزن بدن کم می شود ميزان توليد لپتين نيز کاهش می يابد.

پژوهشگران برای محک زدن نظريه خود دوزهای مشخصی لپتين به داوطلبان لاغر و چاق که اخيرا وزن کم کرده بودند دادند.

آنها دريافتند وقتی سطح لپتين به قبل از دوران رژيم برگشت، اکثر تغييرات متابوليسمی و هورمونی که باعث می شود فرد نتواند مانع بازگشت تدريجی وزن به قبل از دوران رژيم شود، بار ديگر معکوس می شود.

از قبل معلوم بود که لپتين در کنترل اشتها نقش بازی می کند، اما نحوه دقيق عملکرد آن مشخص نبود.

پزشکان در مورد افراد بیش از حد چاقی که دچار کمبود لپتين هستند اين هورمون را تجويز می کنند، اما در مورد افراد چاقی که سطح لپتين آنها عادی است اين شيوه در کاهش وزن تاثيری ندارد.

اميد به داروی تازه

محققان گفتند بالاخره ممکن است امکان توسعه داروهای تازه ای که ساز و کار نظارتی بدن بر ميزان لپتين را هدف قرار می دهد فراهم شود که کمک خواهد کرد وزن پايين بماند.

مايکل روزنبام، سرپرست اين تحقيقات به بی بی سی گفت از آنجا که بشر و اجداد آن در طول تاريخ اغلب با دوره های قحطی و گرسنگی مواجه بوده اند، بدن احتمالا تمايل به حفظ ذخاير چربی خود دارد.

او گفت: "پيش بينی ما اين است که نقشه ژنتيکی انسان آکنده از ژن هايی است که از چربی بدن دفاع می کنند و در مقابل شمار ژن هايی که با افزايش وزن مقابله می کنند بايد بسيار اندک باشد."

"ما اساسا برای صدها هزار سال در محيطی زندگی کرده ايم که ما را به خوردن بيشتر و تحرک کمتر تشويق می کرده تا انرژی خود را ذخيره کنيم."

"اما اکنون در محيطی زندگی می کنيم که آن خصوصيات با شرايط تطبيق نمی کنند."

شرکت های غذايی، 'بی علاقه به سلامتی'

يک گزارش در ارتباط با بحران جهانی چاقی، بسياری از ۲۵ شرکت بزرگ توليد اغذيه در جهان را متهم کرده که برای مبارزه با اين معضل تنها به حرف زدن اکتفا می کنند.

اين گزارش می گويد اغلب اين شرکت ها 'اشتياقی' در پيروی از دستورالعمل های سازمان بهداشت جهانی برای مبارزه با چاقی، سرطان و بيماری های قلبی ندارند.

گزارش مذکور که توسط دانشگاه سيتی لندن تهيه شده می گويد به نظر می آيد اغلب شرکت ها حتی 'ذره ای' به اين موضوع توجه نمی کنند.

نويسندگان گزارش می گويند دستورالعمل های سازمان بهداشت جهانی از شرکت های غذايی انتظارات تازه ای دارد که از آن جمله می توان به ترويج رژيم های غذايی سالم، بهبود کيفيت محصولات غذايی و بازاريابی و تبليغات مسئولانه اشاره کرد.

تهيه کنندگان گزارش حين بررسی ميزان تلاش شرکت های غذايی عليه معضل چاقی به اين نتيجه رسيده اند شرکت هايی که خود را دوست مصرف کنندگان معرفی کرده اند در حقيقت جزو بدترين ها در اين زمينه بوده اند.

توليدکنندگانی که به دليل فروش محصولات غذايی چاق کننده، پر نمک و قنددار زير فشار قرار داشتند خود را در زمينه مبارزه با اين مشکل بسيار فعال نشان داده اند.

نويسندگان گزارش می گويند: "يافته هایشان حاکی است شرکت های جهانی اغذيه هنوز کاملا به اهميت و فوريت تغييراتی که بايد در فراورده های خود اعمال کنند واقف نيستند".

گروه تهيه کننده گزارش گفته است که هزينه تغييرات نبايد بعنوان بهانه مورد استفاده قرار گيرد چرا که حتی گردش مالی کوچکترين اين شرکت ها پنج برابر بودجه سالانه سازمان بهداشت جهانی است.

تبليغات

نويسندگان گزارش، حساب ها، سايت ها و گزارش های سالانه شرکت های بزرگ توليد اغذيه را برای تهيه آن مورد مطالعه قرار داده اند.

يافته های اين گزارش حاکی است به رغم اينکه ۲۳ شرکت از ۲۵ شرکت مورد بررسی، تمايل خود را به پذيرش مسئوليت های اجتماعی، نشان داده اند، کمتر از نيمی از آنها در اين زمينه به مسائل بهداشتی اشاره کرده اند.

همچنين تنها ۱۱ شرکت از ۲۵ شرکت مورد بررسی، برنامه مدونی در زمينه چاقی يا غذای کودکان داشته يا نسبت به توليد محصولات سالم تر متعهد شده اند.

در اين ميان تنها چهار شرکت کدبری شوئپس (Cadbury Schweppes)، دنون (Danone)، نستله (Nestle) و يونی لور (Unilever)، سياستی در ارتباط با نحوه تبليغات خود در اين زمينه داشته اند.

در زمينه سه معضل اصلی اغذيه، تنها ۱۰ شرکت از تلاش برای کاهش نمک، پنج شرکت از کاهش مواد قندی و چهار شرکت از کاهش مواد چاق کننده خبر داده اند.

بر اساس اين گزارش، شرکت مک دونالد که بيشترين بحث ها در زمينه رژيم غذايی و سلامت حول آن دور می زند، هيچ التزامی در اين زمينه به جز تغيير حجم وعده های غذايی، از خود نشان نداده است.

سخنگوی فدراسيون اغذيه و نوشيدنی که شرکت های بريتانيايی را نمايندگی می کند گفته است: "اگر نويسندگان گزارش مايلند شرکت های توليد غذا و نوشيدنی فعاليت های بيشتری را در زمينه بهداشت تغذيه انجام دهند، درها برويشان باز است".

وی افزوده است که در مانيفست غذا و سلامت اين گروه، تعهد آنها برای مبارزه با معضلات پيرامون تغذيه و بهداشت به روشنی نشان داده شده است.

او گفته است: "اين مانيفست شامل التزام به پايين آوردن سطح نمک، مواد قندی و مواد چاق کننده در اغذيه و تبليغ روش زندگی بهداشتی برای جامعه و کارمندان خود شرکت هاست".

Saturday, March 04, 2006

آیا دعواهای زناشويی می تواند به ناراحتی قلبی منجر شود؟

از تحقيقاتی که تازگی صورت گرفته چنين برمی آيد که دعواهای زناشويی می تواند به سلامت قلب لطمه وارد کند.

اين تحقيقات توسط متخصصين دانشگاه يوتا در آمريکا برروی ۱۵۰ زوجی انجام شده است که در آن سن زن يا شوهر بيش از ۶۰ سال بود. هيچيک از زوج ها سابقه ناراحتی قلبی نداشتند.

از زوج ها خواسته شده بود که موضوعی مانند پول، خانواده همسر، فرزندان و ساير مسائلی از اين قبيل را که موجب اختلافات زناشويی می شود انتخاب کنند. در حالی که آنها سرگرم جر و بحث در اين باره بودند، دانشجويان رشته روانشناسی سرگرم تماشای فيلم ويديوئی اين مشاجره بودند.

کلماتی که در اين جرو بحث ها از آن استفاده می شد، به چندين طبقه از جمله دوستانه، خصومت آميز، تسليم آميز و تحکم آميزتقسيم شده بود.

در تجزيه و تحليل نتايج معلوم شد دليل ناراحتی قلبی در زن ها و شوهرها متفاوت بوده و در حالی که در زن ها تصلب شريان ناشی از بحث های تند و نشان دادن خصومت از جانب هر يک از زن يا شوهر بود در مورد مردها ناراحتی قلبی هنگامی پيش می آمد که مرد يا زن در جرو بحث، خود را کنترل کرده و تسليم پذيری نشان داده اند.

به برخی از زوج ها که بيشتراز بقيه نسبت به يکديگر خصومت نشان داده بودند توصيه شد به مشاوران خانوادگی مراجعه کنند.

پرفسور تيم اسميت که سرپرستی تحقيقات مورد بحث را به عهده داشته می گويد اختلاف، يکی از واقعيت های اجتناب ناپذير زندگی زناشويی است ولی مرحله ای می رسد که شخص بايد به حفظ زندگی خانوادگی اش توجه نشان دهد.

بنياد قلب بريتانيا، از اين تحقيقات استقبال کرده است. بليندا ليندن، رئيس بخش اطلاعات پزشکی اين بنياد می گويد:" اکنون شواهد قاطعی بدست آمده که نشان می دهد حالاتی مانند افسردگی، خشم ، خصومت و مناقشه با افزايش خطر بيماری قلبی ارتباط دارد."

بليندا ليندن، می افزايد:" ما هم اکنون می دانيم که فشارهايی مانند خشم يا خصومت می تواند باعث ترشح يک ماده شيميايی بخصوصی در بدن شود که ممکن است خطر بيماری های قلبی را افزايش دهد، ولی در مورد نحوه تاثير اين کار در قلب يا گردش خون، بايد تحقيقات بيشتری صورت گيرد."

Wednesday, February 22, 2006

گرسنگی به تقويت حافظه کمک می کند

پژوهش های جديد حاکی است که گرسنگی می تواند به تقويت حافظه و ياد آوردن محفوظات کمک کند. به اين ترتيب شايد بتوان به شاگردان توصيه کرد که بهتر است با شکم خالی امتحانات خود را بگذرانند.

دانشمندان آمريکايی که اين تحقيقات را در دانشگاه يل آمريکا انجام داده اند، دريافته اند که گرلين يا هورمون گرسنگی می تواند شمار ارتباط عصب ها با بخشی از مغز را که محفوظات جديد در آنجا حفظ می شود افزايش دهد.

اين يافته ها موجب شده که اميدواری به اين که در بيماری هايی مانند آلزهايمرکه نيروی حافظه و يادگيری شخص لطمه می بيند، داروها بتوانند موثر واقع شوند افزايش يابد.

شکم خالی هورمون گرلين را وارد جريان خون می کند و موجب فعال شدن عصب های گيرنده مغز می شود.

تيم تحقيقاتی دانشگاه يل با انجام چندين آزمايش يادگيری و حافظه بر روی موش ها، کشف کرده اند که تزريق گرلين اضافی به موش ها سبب می شود که عملکرد مغز آنها در ارتباط با حافظه و يادگيری بهتر می شود.

پرفسور استفن بلوم متخصص تغذيه در امپريال کالج لندن، می گويد :" حافظه ممکن است قطع و وصل شود و غالبا هنگام استرس حافظه وصل می شود. گزارش دانشگاه يل جالب است و کاملا قابل قبول است که استرس يا گرسنگی حافظه را تقويت کرده و به ياد آوردن محفوظات کمک کند."

Monday, January 30, 2006

عرضه نوعی انسولين قابل استنشاق در آمريکا تاييد شد

عرضه نوعی داروی انسولين که می توان آن را به جای تزريق، استنشاق کرد برای افراد مبتلا به ديابت تاييد شده است.

اين دارو به نام "اگزوبرا" (Exubera) برای افراد بزرگسال مبتلا به ديابت طراحی شده تا جانشين تزريق روزانه انسولين شود.

"اگزوبرا" را می توان هم برای نوع يک و هم نوع دو ديابت، برای کنترل قند خون، استفاده کرد اما برخی معتقدند اين دارو نمی تواند به طور کامل جايگزين تزريق انسولين شود و انتظار می رود که تزريق های گهگاهی انسولين هنوز مورد نياز باشد.

با اين حال شرکت سازنده اين دارو ادعا کرد انسولين قابل استنشاق ممکن است برای بيماران مبتلا به نوع دو ديابت به طور کامل جانشين تزريق شود.

اين نخستين بار از زمان کشف هورمون انسولين در دهه 1920 است که اداره مواد غذايی و دارويی آمريکا، FDA، شيوه ای جديد (غيرتزريقی) برای دادن انسولين به بيماران را تاييد می کند.

اگزوبرا محصول مشترک شرکت های پيفايزر، سانوفی-اَدوِنتيس و نِکتار تراپيوتيکس است.

در حدود 800 هزار نفر در بريتانيا با تزريق روزانه انسولين بيماری ديابت را کنترل می کنند.

پژوهشگران در جريان محک زدن داروی جديد دريافتند که انسولين قابل استنشاق عموما به اندازه تزريق در کنترل ميزان قند خون موثر است.

بنياد خيريه ديابت بريتانيا گفت تاييد اين دارو می تواند يکی از "بزرگترين گام ها" از زمان کشف انسولين باشد.

سايمون اونيل، مدير بخش مراقبت ها در اين موسسه، گفت: "امکان جايگزينی برخی از تزريق های روزانه انسولين با يک افشانه تنفسی (inhaler) پيشرفتی بزرگ برای برخی از افراد مبتلا به ديابت خواهد بود."

به علاوه دکتر کيت لويد، مدير پزشکی شرکت پيفايزر، گفت او اميدوار است انسولين قابل استنشاق کمک کند تا بيماران "نقشی فعال در کنترل" بيماری به عهده بگيرند

Tuesday, January 17, 2006

ورزش 'خطر ابتلا به آلزايمر را کاهش می دهد'

ورزش

تحقيقات تازه در آمريکا نشان داده است که ورزش کردن به طور منظم خطر تحليل قوای مغزی و بيماری آلزايمر را گاه تا 40 درصد
کاهش می دهد.
سازمان دهندگان اين مطالعه در دانشگاه ايالتی واشنگتن می گويند که اين جامع ترين پژوهش درباره تاثير ورزش بر تحليل قوای مغزی است.

اين مطالعه که نتايج آن در نشريه "Annals of Internal Medicine" چاپ شده دريافت که فرد هرچه نحيف تر باشد، فوايد ورزش احتمالا بيشتر خواهد بود.

براساس اين گزارش حتی نرمش منظم روزانه نيز برای گذاشتن اثری مثبت، حتی برای افراد 65 ساله به بالا، کافی است.

دکتر اريک لارسون، محقق اصلی اين مطالعه، گفت سه بار پياده روی در هفته، هر بار برای 15 دقيقه، کافی است تا خطر ابتلا به آلزايمر کاهش يابد.

ورزش منظم نه تنها خطر تحليل قوای مغزی را کاست، بلکه نتايج حاکی بود که ممکن است پيشرفت بيماری در افرادی که نخستين علائم آن در آنها ظاهر شده است را به تاخير اندازد.

مطالعات قبلی در مورد تاثير ورزش بر تحليل قوای مغزی نتايج ضد و نقيضی حاصل کرده بود.

مطالعه بلندمدت

اين مطالعه 1740 داوطلب 65 ساله به بالا را طی دوره ای شش ساله زير نظر گرفت. در زمان آغاز مطالعه، نشانه های تحليل قوای مغزی در هيچ کدام از آنها ديده نمی شد.


حتی اگر 75 ساله باشيد و قبلا هرگز ورزش نکرده ايد، اگر همين امروز شروع کنيد هنوز می توانيد از فوايد آن بهره مند شويد


دکتر اريک لارسون

پس از شش سال، 158 شرکت کننده دچار اختلال مشاعر شده بودند که از ميان آنها 107 نفر به آلزايمر مبتلا شده بودند.

خطر تحليل رفتن قوای مغزی در افرادی که هفته ای سه بار يا بيشتر ورزش می کردند 30 تا 40 درصد کمتر از کسانی بود که کمتر از سه بار در هفته ورزش می کردند.

دکتر لارسون معتقد است که ورزش ممکن است عملکرد مغز را از طريق افزايش جريان خون به بخش هايی از مغز که مسئول حافظه است بهبود بخشد.

وی گفت: "تحقيقات قبلی نشان داده بود که ضعف جريان خون ممکن است باعث آسيب ديدن اين بخش های مغز شود."

"بنابراين يک نظريه اين است که ورزش ممکن است مانع صدمه ديدن مغز شود و حتی ممکن است به مرمت اين نواحی، از طريق افزايش جريان خون، کمک کند."

او افزود: "حتی اگر 75 ساله باشيد و قبلا هرگز ورزش نکرده ايد، اگر همين امروز شروع کنيد هنوز می توانيد از فوايد آن بهره مند شويد."

ربکا وود، از صندوق تحقيقات آلزايمر در بريتانيا، گفت مطالعات قبلی حاکی از آن بود که ورزش می تواند خطر آلزايمر را کاهش دهد.

به ويژه، يک مطالعه بزرگ در سوئد که سال گذشته منتشر شد به نتايج مشابهی رسيد.

خانم وود گفت: "اکثر مطالعات قبلی دريافته بود که ورزش عملکرد مغز را بهبود می بخشد. بسياری از پژوهشگران بر اين باورند که آنچه برای قلب خوب باشد برای مغز هم خوب است."

اما وی افزود: "اين مطالعه به ويژه از اين جهت مهم است که نشان می دهد ورزش حتی پس از سن 65 سالگی و حتی برای افراد شکننده مفيد است."

Fair

Monday, January 09, 2006

Blog Archive